فصل دوم: ماهیت خشم در روانشناسی
الف _ واژهشناسی «خشم» در ادبیات لاتین
قبل از ورود به بحث روانشناسی خشم، لازم است، موقعیت مفهوم خشم در ادبیات لاتین بررسی شود. در این خصوص، با بررسی اولیه، واژههایی که مفهوم مشترکی با خشم یا غضب، غیظ و... دارند، میتوان به ترتیب جدول (۱) یاد کرد. همچنین، مطابق فرهنگ واژگان مشهور، مانند کاپلان۱ میتوان واژگان مرتبط با پرخاش، پرخاشگری یا صورتهای مختلف بروز پرخاشگری را به ترتیب جدول (۲) تنظیم کرد. واژهنامه روانشناسی براهنی و دیگران نیز، مؤید این ترجمه است. از آنجا که هدف این پژوهش، دسترسی به مفاهیم مشترک بین علم روانشناسی و متون اصیل دینیمان میباشد بی آنکه نیازمند انواع کاربردهای واژگان مذکور باشیم، بیشتر در پی استعمال مفاهیم مرتبط با موضوعات روانشناختی و انسانشناختی خواهیم رفت؛ لذا از خشم یا پرخاش به عنوان یک رفتار یا یک هیجان یاد خواهیم کرد.
کتاب «DSM IV» که منبعی مهم برای تشخیص مشکلات رفتاری و شخصیتی جدی و بیمارگونه طراحی شده، از پرخاشگری۲ صحبت به میان میآورد. در این