35
مهار خشم

بنابر‌این، می‌توان نتیجه گرفت، همان‌گونه که دهان مشک برای کنترل خروج آب گرفته می‌شود، کظم انسان نیز، مانع از خروج خشم، غیظ یا اندوه می‌شود؛ البته با این تفاوت که غیظ یا خشم، تمایل جدی به بیرون‌آمدن دارد و نگهداری آن به زحمت ممکن ‌است. «اجتراع» یا فروبردن، همچنین «حبس»، «ضبط‌نفس» و «ردّ» و «سّد» کردن که برای معنا‌ کردن «کظم» به کار می‌روند، انواع افعال ارادی هستند که به قصد و نیت جدی برای انجام‌دادن‌‌ نیازمندند و از آثار و لوازم کظم می‌باشند.۱
اما از آنجا که کظم درباره کنترل خشم و غضب به کار می‌رود، می‌تواند ممدوح و مذموم باشد، همان طور که در غضب گذشت؛ پس ظاهر‌نکردن (کظم) یک هیجان منفی، کار‌شایسته و نیکو بوده ولی ظاهر کردن هیجان در جایی مذموم است که کظم مطلوب است.۲ در منابع تفسیری به این نکته اشاره شده است که کظم غیظ، در جایی است که با سکوت و عدم اظهار، پُر‌ بودن از چیزی را کتمان کنند و کظامة وسیله‌ای است که با آن مجرای آب یا در و امثال آن را مسدود می‌کنند. همین طور، قنات را برای خاطر در‌ برداشتن ‌جریان‌های پوشیده از آب، کظامة می‌نامند.۳

1....الكَظمُ اجتراعُ الغَیظ وَ الإمساک عن إبدائه و كأنّه یجمعه الكاظمُ فی جَوفه و الكَظمُ مَخرجُ النفس یقال أخذ بكَظَمه كأنّه منع نفسَه أن یخرج كَظَمَ الرجلُ غَیظَه إذا اجترعَه كَظَمَهُ یكظمُهُ كَظماً ردّهُ و حبسهُ فهو رجلٌ كَظیمٌ و الغَیظُ مَكظُومٌ كَظَمتُ الباب أكظمُهُ إذا قمتَ علیه فسددتَهُ بنفسک أو بشی‏ءٍ غیرک و كلّ ما سدّ من مجری ماءٍ أو بابٍ أو طریقٍ كَظَمَ كأنّه سُمّی بالمصدر و الكظامةُ و السدادةُ ما سَدّ به و التحقیق أنّ الأصل الواحد فی المادّة هو ضبطُ شی‏ءٍ و حبسه فی الباطن عن أن یبدو كالحُزن و الغمّ و الغَیظ و الابتلاء... و أمّا مفاهیم الجمع و الاجتراع و السكوت و الردّ و السدّ فمن آثار الأصل و لوازمه. التحقیق ‌فی‌ كلمات ‌القرآن ‌الكریم، ج‏۱۰، ص۶۹ و ۷۰.

2.فظهر أنّ الكَظمَ حَسَنٌ إذا كان إبراز الشی‏ء غیر مطلوبٍ فی نفسه و قبیحٌ إذا كان إظهاره حسناً و مطلوباً فی نفسه [مثال]... و الكَظمُ للغیظ مطلوبٌ حَسَنٌ بخلاف كَظم تَولّد الأُنثی و التضیق به - همان.

3.قوله تعالی (و الكَاظمینَ الغَیظ) كَظَمَ غیظه إذا سكت علیه و لم یظهره لا بقولٍ و لا بفعلٍ قال المبرّدُ «تأویله أنّه كتم علی امتلائه منه یقال كظَمتُ السقاء إذا ملأته و سددت علیه و كلّ ما سددت من مجری ماءٍ أو بابٍ أو طریقٍ فهو كظمٌ و الّذی یسَدّ به یقال له الكظامةُ و السدادةُ و یقال للقناة الّتی تجری فی بطن الأرض كظامَةٌ لامتلائها بالماء كامتلاء القِرَب المكظومة. مفاتیح ‌الغیب (التفسیر الكبیر)، ج‏۳، ص۳۶۷.


مهار خشم
34

انتزاع می‏شود؛ مانند‌ رحمت، غضب، اراده و کراهت؛ پس رضایت خدا از یک امر، یعنی سازگاری فعل خداوند با آن امربا توجه به اینکه افعال خداوند به دو بخش کلی تشریعی و تکوینی تقسیم می‌شود، قهراً رضای او هم دو قسم می‏شود: رضای تکوینی و رضای تشریعی؛ پس هر امر تکوینی، یعنی هر چیزی که خدا اراده‏ کرده و ایجادش نموده، مرضی به رضای تکوینی خداست؛ به این معنا که فعل او (ایجادش)، ناشی از مشیتی سازگار با آن موجود بوده است.۱

۷. الکظم

«کظم» در اصل، به معنی مجرای تنفس است، بر وزن فلس و اسم ثلاثی می‌باشد؛ ولی به معنی مطلق، نگهداری و حبس را می‌گویند. علت استعمال در این معنی، احتمالاً به این خاطر است که در کظم غیظ نیز، حبس غیظ و بغض صورت می‌گیرد. در کتاب قاموس قرآن آمده است که:
کظم(بر وزن فَلْس)، مجرای تنفّس. چنان که راغب و دیگران گفته‏اند. ایضاً کظم حبس و نگهداری غیظ است در سینه، خواه به واسطه عفوّ باشد یا نه.۲
بعضی از ارباب تفاسیر فرموده‌اند که «کظم»، برای بستن دهان مشک، بعد از پر شدن به کار می‌رود و گفته می‌شود: «کظمت القربة»؛ «دهان مشک را بعد از پر کردن بستم»: ... .
اصل کظم، بستن دهان مشک است، پس از پر ‌شدن. کظمت القربة یعنی: «دهان مشک را پس از پر کردن بستم». آنوقت گویند: «فلان کظیم و مکظوم» که پر از غصّه یا خشم باشد و انتقام نگیرد.۳

1.همان، ص۳۶۸.

2.قاموس قرآن، ج‏۶، ص۱۱۳.

3.قاموس قرآن، ج‏۶، ص: ۱۱۳

  • نام منبع :
    مهار خشم
    سایر پدیدآورندگان :
    محمدرضا کيومرثي اسکويي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 32605
صفحه از 299
پرینت  ارسال به