شککننده شک کند، کافر است؟ از من دست برداشت، سه بار حرفم را تکرار کردم، دیدم آثار خشم در صورتش پیدا شد».۱
۵. خشم خدا
تعبیر به خشم در مورد خداوند، به دلایلی که گذشت، صحیح نیست؛ زیرا خشم در واقع، نوعی هیجان بوده و مصداق غیظ است و قبلاً گفتیم خداوند، محل تغییر و تحول احساسی قرار نمیگیرد. در بحث مفاهیم عرض شد که خداوند، دارای سخط و غضب است. سخط هم همان غضبالشدید بود؛ لذا ما در منابع، نسبت به خداوند غیظ نداریم؛ اما اجمالاً و در گویش فارسی به زبان رایج، خشم بر خداوند اطلاق میشود.
نکته بعدی اینکه منشأ غضب خداوند، همان عذاب و عقاب است نه غیظ؛ یعنی غضب کردن، همان عذاب کردن است؛ اما آنچه در این فصل به آن اشاره خواهد شد، این است که غضب الهی، یکی از مصادیق خشم مثبت تلقی میشود؛ زیرا هیچ امری، ولو عقاب از او به ضرر مخلوقش نازل نخواهد شد. به دلایلی که در جای خود اثبات شده، هر شری در جامعه دامنگیر افراد شود؛ حتی عذاب الهی، سرمنشأ آن، خود خلق هستند. خداوند منزه است، از اینکه منشأ گرفتاری بشود؛ اما منشأ گرفتاریها اعمال خود بندگان است.
نکته سوم اینکه علائم غضب الهی، تا قبل از اینکه به عذاب تبدیل شود یا نازل شود، توصیف شده است. این نیز میتواند، ناشی از مهر و رحمت الهی باشد که علائم غضبش را قبل از نازل کردن عذاب و عقاب نشان میدهد؛ لذا با علائم مخلوق متفاوت است. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله میفرمایند: «هر گاه خداوند بر امّتی خشم گیرد و بر آنها عذاب نازل نکند، قیمتها در آنها بالا میرود، آبادانیاش کاهش مییابد،