رسول خدا صلی الله علیه و آله بر محتکران گذشت و دستور داد، آنچه را که احتکار کردهاند، وسط بازار آورند؛ به گونهای که مردم به آن بنگرند. به حضرت عرض شد: «که ای کاش برآن قیمتی میگذاشتی». حضرت خشمگین شد؛ بهگونهای که در چهرهاش نمایان شد و فرمود: «من بر آن قیمت معین کنم. در حالی که قیمتها در اختیار خداوند عزیز و بزرگوار است، هر گاه بخواهد آن را بالا یا پایین میآورد».۱
یعنی حضرت، از این رفتار منفعتجویانه محتکران بیزار بوده و هر امر خلاف عدالت اجتماعی که حق مردم را ضایع کند، محکوم میکردند. مورد دیگری که نشان میدهد، طفره رفتن از فرمان پیامبر صلی الله علیه و آله به دلایل واهی و صرفاً از روی عافیتطلبی ایشان را خشمگین میساخته؛ زیرا این عمل بعضیها، ضمن دهنکجی به منشور وحی، نوعی پذیرش سریع شر و بدبختی بود که باز دامن خود نافرمانان را میگرفت. سیرهای است که عایشه نقل میکند. عایشه میگوید: «زمانی که پیامبر صلی الله علیه و آله، مردم را به کاری که توانایی آن را داشتند، امر میکرد، آنها میگفتند: «ای رسول خدا! ما مثل تو نیستیم. خداوند گناهان قبل و بعد تو را آمرزیده است». پیامبر صلی الله علیه و آله خشمگین میشد؛ به گونهای که خشم از چهرهاش فهمیده میشد».۲
در مورد سایر انبیا نیز، مانند حضرت یونس که در قرآن نقل شده، حضرت غضب گرفتند؛ به خاطر تلاش زیادی که برای هدایت قومش انجام دادند؛ ولی نتیجه نگرفتند. تا نافرمانیشان به حدی رسید که وعده عذاب از طرف خداوند داده شد و حضرت، این قوم ناسپاس را غضبناک ترک کردند:
1.مرّ رسول الله صلی الله علیه و آله: «بِالمُحتَکِرِینَ فَأَمَرَ بِحُکرَتِهِم أَن تُخرَجَ إِلی بُطُونِ الأَسوَاقِ وَ حَیثُ ینظُرُ النَّاسُ إِلَیهَا فَقِیلَ لِرَسُولِ اللهِ صلی الله علیه و آله لَو قَوَّمتَ عَلَیهِم، فَغَضِبَ صلی الله علیه و آله حَتَّی عُرِفَ الغَضَبُ فِی وَجهِهِ وَ قَالَ: أَنَا أُقَوِّمُ عَلَیهِم إِنَّمَا السِّعرُ إِلَی اللهِ عَزَّوَجَلَّ یرفَعُهُ إِذَا شَاءَ وَ یخفِضُهُ إِذَا شَاءَ».
کتاب من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۲۶۶؛ وسائل الشیعة، ج۱۷، ص۴۳۰.
2.عن عایشة: «إِنَّ رَسُولَ اللهِ صلی الله علیه و آله کَانَ إِذَا أَمَرَهُم بِمَا یطِیقُونَ مِنَ العَمَلِ یقُولُونَ: یا رَسُولَ اللهِ إِنَّا لَسنَا کَهَیئَتِکَ، إِنَّ اللهَ عَزَّوَجَلَّ قَد غَفَرَ لَکَ مَاتَقَدَّمَ مِن ذَنبِکَ وَ مَا تَأَخَّرَ، قَالَت: فَیغضَبُ حَتَّی یعرَفَ الغَضَبُ فِی وَجهِهِ».
مسند ابن حنبل، ج۶، ص۵۶؛ صحیح البخاری، ج۱، ص۱۱.