29
مهار خشم

الحدّة در لسان عربی و روایات به معنی صفتی است که بر انسان عارض می‌شود و تندی، سرعت‌عمل یا صلابت را می‌رساند؛ اما در موارد استعمال مشابه غضب و امثال آن، عجله و سبک‌سری را در معنای کلی‌تر آن می‌رساند. قدر مشترک این معنی با غضب می‌تواند، تندی و تندخویی و بی‌درنگ عمل‌کردن بر اساس احساسات صرف و بر اساس بی‌توجهی به عقل و هر عامل کنترل‌کننده‌ای باشد و در واقع حدّت، صفت غضب بوده و آن را توصیف می‌کند و گاهی با غلبه در جای موصوف به کار می‌رود؛ اما بررسی معنای سبک‌سری چنان که در منابع لغت ذکر شده است:
قال الجوهری: و الحدّةُ ما یعتری الإنسانَ من النَّزَق و الغَضَب؛ تقولُ: حَدَدتُ علی الرجل أحِدُّ حِدَةً و حَدّاً؛ ... الحَدُّ و الحِدّةُ سواءٌ من الغَضَب.۱
«النّزق» در اینجا، به معنی سبک‌سری یا سستی عقل یا سرعت در جهالت و نادانی است۲ ؛ اما باتوجه به وجود معنای مشترک بین این واژه و واژه «غضب»، گاهی حدّة نیز مانند غضب _ که حالت ممدوح و مذموم دارد _ در معنای مثبت‌اش به کار می‌رود؛ در این صورت، حدّت به معنی سرعت عمل، جدیت یا صلابت در عمل و رفتار می‌باشد که نوعی صفت حسنه محسوب می‌شود؛ لذا بعضی از اقوال لغت، این واژه را در اصل مأخوذ از «جِدّ» با جیم، به معنی ضد شوخی و هزل گرفته‌اند:
عن الکسائی: یقال فی فلان حِدّةٌ؛ و فی الحدیث: الحِدّةُ تعتری خیارَ أُمّتی؛ الحِدّة کالنشاط و السرعة فی الأُمور و المضاء فیها مأخوذٌ من حَدّ السیف و المراد بالحِدّة هَهنا المضاء فی الدِّین و الصلابة و المقصد إلی الخیر؛ و منه حدیث عمر: کنت أُداری من أبی بکرٍ بعض الحدّ؛ ... و بعضهم یرویه بالجیم، من الجدّ ضدّ الهزل، و یجوز أن یکون بالفتح من الحظّ۳

1.همان، ص۱۴۱.

2....النَّزَقُ: خِفّةٌ فی كلّ أمرٍ و عجلةٌ فی جهلٍ و حُمقٌ.ابن سیده: النَّزَقُ الخِفّةُ و الطَّیشُ، نَزِقَ، بالكسر، ینزَقُ نَزَقاً، فهو نَزِقٌ، و الأُنثی نَزِقَةٌ، و هو من الطَّیش و الخِفّة. همان، ج۱۰، ص۳۵۲.

3.همان، ج۳، ص۱۴۰.


مهار خشم
28

ذیل روایت، خود تفسیر صدر روایت است؛ زیرا بعد پرهیز از حنق برای جلوگیری از
تکرار واژه، دوباره با غیظ تعبیر را تکرار می‌کنند. این نشان می‌دهد که عطف بدل معنایی، بین این دو واژه جایز بوده است. در دعا داریم:
... وَ لا تَجعَلنَا مِن أَعدَاءِ آلِ مُحَمَّدٍ وَ لا تَجعَلنِی مِن أَهلِ الحَنَقِ وَ الغَیظِ عَلَی آلِ مُحَمَّدٍ۱
ظاهراً واژه «حنق»، به جهت دلالت آن بر حالت هیجان منفی، در حسادت به کار برده شده است. لسان ‌العرب این نکته را عنوان کرده است:
... و أحنَقَ الرجل إذا حقد حِقداً لا ینحلّ. قال ابن بری: و قد جاء حَنیق بمعنی مُحنق۲
تعبیر به «لاینحل» یعنی: حنق، حالت نسبتاً ثابتی دارد؛ مثل حسد، که به راحتی حل نمی‌شود. بر خلاف غیظ یا غضب که حالت‌های فروکش دارد.

۵. الحدّة

با کسر «حاء» و فتح «دال»، از الفاظی است که گاهی مترادف و گاهی در معنایی کاملاً مخالف با غضب به کار می‌رود. در لغت فارسی، بدون «الف» و «لام»، به معنای تندی، شدت، تیزی۳ ، خشم و غضب۴ معنی می‌شود. این لغت در اصل، از ریشه مضاعف «حدّ» است؛ به معنای حد و مرز داشتن و فاصله بین اشیا:
... الحَدُّ: الفَصل بین الشیئین لئلّایختلط أحدهما بالآخر أو لئلّایتعدّی أحدهما علی الآخر و جمعه حُدود...و فصل ما بین کلّ شیئین: حدٌّ بینهما... و منتهی کلّ شی‏ءٍ: حدّه... و أصلُ الحَدّ المنعُ و الفصل بین الشیئین،۵
... .

1.بحار الأنوار، علامه محمدباقر مجلسی، ج‏۵۳، ص۱۹۰. ترجمه: ...و مرا دشمن آل محمّد، و از كسانی كه نسبت به آل محمّد خشم و كین دارند، قرار مده... .

2.لسان ‌العرب، ج‏۱۰، ص۷۰. ترجمه: ... «احنق الرجل» وقتی گفته می‌شود که حسادتی او را فراگیرد که رها نکند. ابن بری می‌گوید: «وقد جاء حنیق» یعنی کسی که خشمگین شده است».

3.فرهنگ نوین.

4.فرهنگ عمید.

5.لسان ‌العرب، ج۳، ص۱۴۰.

  • نام منبع :
    مهار خشم
    سایر پدیدآورندگان :
    محمدرضا کيومرثي اسکويي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 32477
صفحه از 299
پرینت  ارسال به