تصریح به «الکامن فی القلب» مقصود ما را حاصل میکند. غیر از مراتب کیفی که صاحب التحقیق فرمودهاند، غیظ و غضب بر اساس ارزشهای اخلاقی نیز، به نوع مثبت و منفی تقسیمبندی شدهاند. به طور اجماع، آنچه درباره رذیلت صفت غضب گفته میشود، مربوط به غضب منفی است؛ اما غضب، نوع مثبتی هم دارد که بعداً ذکر خواهیم کرد.
بعضی از مفسران، با بیان این مطلب تذکر میدهند که اگر غیظ جنبه الهی نداشته باشد، باید با صفات حسنهای مانند: «کظم»، «حبس»، «تحلیل» و ... از آن جلوگیری شود. قاعده کلی این است که نفس آدمی، باید بر اساس هر چه عقل و شرع حکم میکند، عمل کند و موارد مخالف را کنترل کند.۱
۴. الحنق
واژه «الحنق» نیز، بر حالت شدید غیظ اطلاق شده است. صاحب لسان العرب، حنق را مربوط به حالت تحمل غیظ شدید میداند.۲ در روایت نیز، به معنای غیظ و غضب به کار برده شده است. از جمله، روایت امیرمؤمنان علیه السلام:
لاَ یحمِلَنَّک الحَنَقُ عَلَی اقتِرَافِ الإِثمِ فَتَشفِی غَیظَک وَ تُسقِمَ دِینَک.۳
[مراقب باش] خشم زیاد تو را مجبور به انجام گناه نکند که خشمت فروکش میکند؛ ولی دینت معیوب میشود.
1.ثمّ إنّ الغَیظ إنّما یوجد فی النفس بمقابلة ما یؤلم و یخالفها، و هو أعمّ من أن یكون علی حقٍّ أو علی باطل... و الغَیظُ إذا كان فی جهةٍ شرعیةٍ و فی الله: یتعقّبه العملُ و المخالفةُ علی حسب التكلیف الثانوی و أمّا إذا كان فی جِهةٍ عُرفیةٍ، فالوظیفة فیها هی الكَظمُ و الحَبسُ و التحلیل و المطلوب هو التسلّط علی النفس بحكم العقل و الشرع. همان، ص۳۰۱.
2.الحَنَقُ: شدّةُ الاغتیاظ؛ قال: ولّی جمیعاً ینادی ظِلّهُ طَلَقاً، ثمّ انثَنی مَرِساً قد آدَهُ الحَنَقُ أی أثقَلهُ الغَضَبُ. حَنِقَ علیه، بالكسر، یحنَقُ حَنَقاً و حَنِقاً، فهو حَنِقٌ و حَنِیقٌ؛ قال: و بعضهم علی بعضٍ حَنیق و قد أحنقَهُ. و الحَنَقُ: الغَیظُ، و الجمعُ حِناقٌ مثل جَبَلٌ و جِبَالٌ... . لسان العرب، ج۱۰، ص۶۹ _ ۷۰.
3.شرح نهج البلاغة، ابن ابیالحدید معتزلی، ج۲۰، ص۳۲۸.