27
مهار خشم

تصریح به «الکامن فی القلب» مقصود ما را حاصل می‌کند. غیر از مراتب کیفی که صاحب التحقیق فرموده‌اند، غیظ و غضب بر اساس ارزش‌های اخلاقی نیز، به نوع مثبت و منفی تقسیم‌بندی شده‌اند. به طور اجماع، آنچه درباره رذیلت صفت غضب گفته می‌شود، مربوط به غضب منفی است؛ اما غضب، نوع مثبتی هم دارد که بعداً ذکر خواهیم کرد.
بعضی از مفسران، با بیان این مطلب تذکر می‌دهند که اگر غیظ جنبه الهی نداشته باشد، باید با صفات حسنه‌ای مانند: «کظم»، «حبس»، «تحلیل» و ... از آن جلوگیری شود. قاعده کلی این است که نفس آدمی، باید بر اساس هر چه عقل و شرع حکم می‌کند، عمل کند و موارد مخالف را کنترل کند.۱

۴. الحنق

واژه «الحنق» نیز، بر حالت شدید غیظ اطلاق شده است. صاحب لسان ‌العرب، حنق را مربوط به حالت تحمل غیظ شدید می‌داند.۲ در روایت نیز، به معنای غیظ و غضب به کار برده‌ شده است. از جمله، روایت امیرمؤمنان علیه السلام:
لاَ یحمِلَنَّک الحَنَقُ عَلَی اقتِرَافِ الإِثمِ فَتَشفِی غَیظَک وَ تُسقِمَ دِینَک.۳
[مراقب باش] خشم زیاد تو را مجبور به انجام گناه نکند که خشمت فروکش می‌کند؛ ولی دینت معیوب می‌شود.

1.ثمّ إنّ الغَیظ إنّما یوجد فی النفس بمقابلة ما یؤلم و یخالفها، و هو أعمّ من أن یكون علی حقٍّ أو علی باطل... و الغَیظُ إذا كان فی جهةٍ شرعیةٍ و فی الله: یتعقّبه العملُ و المخالفةُ علی حسب التكلیف الثانوی و أمّا إذا كان فی جِهةٍ عُرفیةٍ، فالوظیفة فیها هی الكَظمُ و الحَبسُ و التحلیل و المطلوب هو التسلّط علی النفس بحكم العقل و الشرع. همان، ص‌۳۰۱.

2.الحَنَقُ: شدّةُ الاغتیاظ؛ قال: ولّی جمیعاً ینادی ظِلّهُ طَلَقاً، ثمّ انثَنی مَرِساً قد آدَهُ الحَنَقُ‏ أی أثقَلهُ الغَضَبُ. حَنِقَ علیه، بالكسر، یحنَقُ‏ حَنَقاً و حَنِقاً، فهو حَنِقٌ و حَنِیقٌ؛ قال: و بعضهم علی بعضٍ حَنیق و قد أحنقَهُ. و الحَنَقُ: الغَیظُ، و الجمعُ حِناقٌ مثل جَبَلٌ و جِبَالٌ... . لسان ‌العرب، ج‏۱۰، ص۶۹ _ ۷۰.

3.شرح نهج ‏البلاغة، ابن ابی‌الحدید معتزلی، ج۲۰، ص۳۲۸.


مهار خشم
26

چنین نیست که هر جا غیظ باشد، غضب هم باشد. وجود مراتبی از کظم ضعیف در هر فردی، غیظ‌های ضعیف را کنترل خواهد کرد.
بر اساس تعاریف کلی پرخاشگری که هر نوع رفتار آسیب‌زننده با قصد را شامل می‌شود، نمی‌توان حکم کرد که غضب در روایات، شامل هر رفتار آسیب‌زننده است؛ بلکه موارد رفتار پرخاشگرایانه و بدون غیظ را می‌توان، تحت عناوین اخلاقی دیگری، مانند ایذاء یا سایر بدرفتاری‌های اخلاقی بررسی کرد؛ در هر صورت، غضب شدید ملازم غیظ ظاهری نیز خواهد بود؛ یعنی غیظ، بر حالت غضب شدیدی اطلاق می‌شود که امکان کنترل حالت هیجانی آن وجود ندارد. به لحاظ مفهومی، غیظ لزوماً مساوی با رفتار پرخاشگرانه یا غضب همراه نیست و به حالت هیجانی خاصی اطلاق می‌شود که همراه با تغییرات بدنی است؛ مانند فشارخون و تغییر رنگ چهره که معمولاً سرخ می‌شود. این مطلب، تصریح در نظریه صاحبِ التحقیق است.۱ مؤید جمع‌بندی فوق، نظر صاحبِ‌ التحقیق می‌باشد:
و التحقیق‏ أنّ الأصل الواحد فی المادّة [الغَیظِ]: هو الغَضَب الشدید الکامن فی القلب و بهذین القیدین یمتاز عن الغَضَب، فإِنَّ الغَضَب أعمّ من أن یکون شدیداً أو مُعتدلاً أو خفیفاً و کامناً أو ظاهراً.۲
تحقیق، آن است که اصل مشترک معنایی در مادّه غیظ این است که غیظ غضب شدیدی است که درون قلب مخفی است و با دو قید فوق (اختفاء و شدت) و از ماده الغضب جدا می‌شود زیرا الغضب اعم است از پرخاش شدید و معتدل یا خفیف، و اعم است از پرخاش مخفی یا آشکار.

1.الغَیظُ: أشدّ غَضَبٍ و هو الحرارةُ الّتی یجدها الإنسانُ من فَوران دم قلبه و قد دعا اللهُ الناس إلی إمساک النفس عند اعتراء الغَیظ (وَ الكَاظِمِینَ الغَیظَ). التحقیق ‌فی‌ كلمات ‌القرآن ‌الكریم، ج‏۷، ص‌۲۹۹.

2.همان، ص‌۳۰۰.

  • نام منبع :
    مهار خشم
    سایر پدیدآورندگان :
    محمدرضا کيومرثي اسکويي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 32486
صفحه از 299
پرینت  ارسال به