لا تُلاجّ الغَضبَانَ؛ فَإِنَّک تُقلِقُهُ بِاللَّجَاجِ وَ لا تَرُدُّهُ إِلَی الصَّوَابِ۱.
با انسان خشمگین لج بازی نکن؛ زیرا با لج بازی او را تحریک میکنی؛ ولی به صحت و درستی باز نمیگردانی.
۵. گذشت
تعبیر الصّفح که در متون روایی برای کنترل خشم توصیه میشود، در اصل ریشه لغوی، برای دوری و اعراض از موضوعی نامطلوب سفارش شده است. امام سجاد علیه السلام در ذیل آیه شریفه۲ ، «الصفح» را گذشت بدون سرزنش معنا نمودهاند:
العَفوُ مِن غَیرِ عِتَابٍ۳.
مقصود، گذشت بدون سرزنش است.
به زبان عامیانه میگوییم که از فلان موضوع روی برگردانده است. روی برگرداندنی که حاکی از بیتوجهی به موضوع یا اغماض و گذشت باشد؛ اما از آنجا که در حالت فرد دارای این صفت، نوعی کنترل و رضایت به اعراض دیده میشود، شبیه حالت کظم یا حلم است. یعنی صفح، نوعی برخورد منطقی و کنارآمدن با موضوع خشم را موجب میشود؛ غیر از اینکه در منابع لغوی و تفاسیر، برای صفح معنای گذشت و بخشش نیز داده شده است.۴
روایت امیرمؤمنان علیه السلام صفح را گذشت از یک جرم و جنایت شخصی معنا میکند. کنترل غیظ همراه با روی برگرداندن، در ظاهر نوعی بیتوجهی به مسئله و به اصطلاح پاککردن صورت مسئله است. صفح، یعنی روی برگرداندن از یک درگیری
1.همان.
2. (فَاصفَحِ الصَّفحَ الجَمِیلَ) .
حجر: ۸۵.
3.الأمالی، شیخ صدوق، ص۱۳۱؛ بحار الأنوار، ج۶۸، ص۴۲۱.
4.(صفح)... قوله: (فَاصفَحِ الصَّفحَ الجَمِیلَ) .
(حجر: ۸۵). أی أعرض عنهم و احتمل ما یلقی منهم إعراضا جمیلاً بحلمٍ و إغضاءٍ قوله: (أَ فَنَضرِبُ عَنكُمُ الذِّكرَ صَفحاً)
(زخرف: ۵). أی أ فنضرب تذكیرنا إیاكم صافحین، أی معرضین... .. و صفحتُ عن الذنب صفحاً - من باب نفع - : عفوتُ عنه. و الصَّفحُ: العفو و التجاوز، و أصله من الإعراض بصفحة الوجه. مجمع البحرین، ج۲، ص۳۸۵.