فصل چهارم: مقابله شناختی
۱. ارزیابیهای اشتباه
انسان به خاطر بهره مندی از عقل و آگاهی، دارای ویژگیهای منحصربه فردی میباشد. تأثیر شناخت بر عواطف، امروزه از مسائل نسبتاً قابل اعتماد در روانشناسی بوده و پژوهشهای متعددی آن را تأیید میکنند. بر اساس این پژوهشها، رویکرد درمانی C.B.T۱ که ترکیبی از نظریه شناختی و رفتاری است، برای درمان انواع اختلالات بالینی و شخصیتی، تجربه شده است. بر اساس این دیدگاه، هر هیجانی به دنبال یک نوع نگرش به وجود میآید. هر هیجان منفی، مانند خشم، حاصل نوع قضاوت یا ارزیابی منفی میباشد. منطق درمان شناختی رفتاری در خشم، از سویی نقش خطاهای شناختی در موقعیتهای مربوط به پرخاشگری را مورد توجه قرار داده و از سوی دیگر، شیوههای شرطیسازی و تقویت منفی را در کنترل تدریجی خشم به کار میگیرد. فرد پرخاشگر، موقعیتها را بر علیه خود ارزیابی میکند. این نگرش، به عامل شروع یا تداوم خشم منجر خواهد شد. همچنین نسبت به اصل خشم ممکن است، نگرشهای متفاوتی وجود داشته باشد. بعضی از این نگرشها تدوین شدهاند. جدول برخی از خطاهای شناختی در مورد پرخاش چنین است: