183
مهار خشم

متون روایات از این طریق مومنان را به تشویق هر چه بیشتر برای حلم‌ورزیدن دعوت می‌کند. قرآن کریم، الگوهای عملی از پیامبران را که مصداق بارز حلم بودند، به عنوان سرمشق‌گیری یاد می‌کند و عملاً امت خود را برای کسب این صفت تشویق می‌کند.۱ حدیث بارز دیگری از آن حضرت، حلم بعد از غضب را از بهترین رفتارهای شخص توانا ذکر می‌کند:
مِن أَحسَنِ أَفعَالِ القَادِرِ أَن یغضَبَ فَیحلُمَ.۲
از بهترین کارهای انسان قدرتمند این است که چون خشمگین شود، بردباری ورزد.
تمرین بر کنترل رفتار خشم و تشویق به برخورداری از حلم، بیشتر از همه دلالت بر کنترل ظاهری رفتار خشم و کناره‌گیری را می‌رساند؛ بنابراین، هنوز صفت زیبای حلم کامل نیست و به نظر می‌آید، وقتی حلم به نتیجه خواهد رسید که حتی آن امر باطنی که از جنس غیظ هست نیز، در فرایند حلم از بین برود؛ فلذا اگر حلم‌ورزیدن همراه با کنترل غیظ هم باشد، بهترین نوع حلم محسوب می‌شود؛ هرچند از لحاظ عملی فرقی بین دو حالت نیست؛ زیرا در هر دو حالت، غضب کنترل شده است؛ ولی در حالتی که غیظ نیز کنترل شود، در واقع غضب به طور کامل ریشه‌کن شده است. حدیث دیگری از حضرت؛ این نظر را تبیین می‌فرمایند که فروخوردن خشم، علامت بارزی از تحقق حلم خواهد بود:
مَن کظَمَ غَیظَهُ کمُلَ حِلمُهُ.۳
هر کس خشمش را فرو خورد، بردباریش به نهایت می‌رسد».
بنابراین، در هر صورت ابتدا لازم است که فرد خشمگین با تمرین‌های متعدد حلم، نسبت به بروز رفتارهای پرخاشگری قدرت کنترل خود را تقویت کند. بدین

1. (إِنَّ إِبرَاهِیمَ لَحَلِیمٌ أَوَّاهٌ مُنِیبٌ)؛ «همانا ابراهیم، بردبار و نرم دل و فرمانبردار است) .
هود: ٧۵.

2.غرر الحكم، ح٩٣٢٢.

3.همان، ح۷۸۶۹.


مهار خشم
182

اختیاری بودنش است؛ زیرا در نظام ارزشی اسلام، هر چه صفات اخلاقی ارادی باشند، مستند ارزشی بیشتری دارند. مرحوم فیض کاشانی، حلم را بافضیلت‌تر از کظم غیظ می‌دانند و دلیل خود را همین تلاش برای به دست آوردن حلم بیان می‌کنند۱ ، در‌حالی که کظم به، تدریج جزو عادت شده و به حلم طبیعی تبدیل می‌شود. بنابراین به دست‌ آوردن حلم، با تقلید یک رفتار ناشی از بردباری، تعقل، دوراندیشی و ناشی از کنترل خشم هم زمان را تحلم می‌گویند. امیرمؤمنان‌ علیه السلام بر این قاعده صحه می‌گذارند که تقلید از یک رفتار ناشی از حلم، به تدریج به خود حلم منجر خواهد شد:
إِن لَم تَکن حَلِیماً فَتَحَلَّم؛ فَإِنَّهُ قَلَّ مَن تَشبَّهَ بِقَومٍ إِلّاأَوشَک أَن یکونَ مِنهُم.۲
اگر بردبار نیستی، وانمود کن که بردباری؛ زیرا کمتر کسی است که خود را شبیه گروهی کند و به زودی یکی از آنان نشود.
اصولاً راه به دست‌آوردن این صفت، جز از طریق تمرین‌های طولانی مدت ممکن نیست؛ مثلاً صرفاً عاقل‌بودن و اطلاع از مضرات صفت ضد اخلاقی مثل خشم، برای حلیم‌بودن کافی نیست. روایات تاکید بر تحلم دارند؛ یعنی باید به تعداد زیادی تحلم صورت بگیرد تا بر فردی حلم صادق شود.دربیان دیگری حضرت روش خود را روش انحصاری رسیدن به حلم معرفی می‌نمایند:
مَن لا یتَحلَّم لا یحلُم.۳
کسی‌ که خود را به بردباری وادار نکند، بردبار نشود.

1.اعلَم أَنَّ الحِلمَ أَفضَلُ مِن كَظمِ الغَیظِ؛ لأَنَّ كَظمَ الغَیظِ عِبَارَةٌ عَنِ التَّحَلُّمِ؛ أَی‏ تَكَلُّفُ الحِلمِ وَ لا یحتَاجُ إِلَی كَظمِ الغَیظِ إلاَّ مَن هَاجَ غَیظُهُ وَ یحتَاجُ فِیهِ إِلَی مُجَاهَدَةٍ شَدِیدَةٍ وَ لَكِن إِذَا تَعَوَّدَ ذَلِک مُدَّةً صَارَ ذَلِک اعتِیاداً فَلا یهِیجُ الغَیظَ وَ إِن هَاجَ فَلا یكُونُ فِی كَظمِهِ تَعَبٌ وَ هُوَ الحِلمُ الطَّبِیعِی وَ هُوَ دَلالَةٌ عَلَی كَمَالِ العَقلِ وَ استِیلائِهِ وَ انكِسَارِ قُوَّةِ الغَضَبِ وَ خُضُوعِهَا لِلعَقلِ وَ لَكِنَّ ابتِدَاءَهُ التَّحَلُّمَ وَ كَظمَ الغَیظِ تَكَلُّفاً. المحجة‌البیضاء، ج۵، ص۳۱۱.

2.نهج ‌البلاغة، حکمت ۲۰۷.

3.الکافی، ج۸، ص۲۰؛ بحار الأنوار، ج۷۴، ص۲۸۳.

  • نام منبع :
    مهار خشم
    سایر پدیدآورندگان :
    محمدرضا کيومرثي اسکويي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 32729
صفحه از 299
پرینت  ارسال به