171
مهار خشم

هر کس خشمی را که می‌تواند آشکار کند، فرو خورد، خداوند وی را از امنیت و ایمانی سرشار ‌سازد که مزه‌اش را بچشد.
روایت بالا ضمن تأکید بر مطلب فوق، از راه تشویق به مراتب و درجات معنوی، سعی در توجه‌دادن به موقعیت‌های ضروری‌تر کنترل خشم دارند. بر این اساس، صفات خالص‌تر و نیت‌های الهی نیز مشخص می‌شود. حدیث امیرمؤمنان‌ علیه السلام نیز، به نقطه متضاد خشم در زمان خشم توصیه فرموده‌اند:
وَ اکظِمِ الغَیظَ وَ احلُم عِندَ الغَضَبِ وَ تَجَاوَز عِندَ المَقدِرَةِ وَ اصفَح مَعَ الدَّولَةِ تَکن لَک العَاقِبَةُ۱
خشم را فرونشان و هنگام قدرت ببخش و زمان خشم بردبار باش و با حکومت مدارا کن تا آینده خوبی داشته ‌باشی.
مؤلف نهج ‌البلاغه زمزمه‌ای را از حضرت نقل فرمودند که مفاد آن منطق سخن ماست:
_ کانَ یقُولُ _ : مَتَی أَشفِی غَیظِی إِذَا غَضِبتُ ؟ ! أ حِینَ أعَجِزُ عَنِ الانتِقَامِ فَیقَالُ لِی: لَو صَبَرتَ ! أَم حِینَ أقدِرُ عَلَیهِ فَیقَالُ لِی: لَو عَفَوتَ (غَفَرتَ) ! .۲
حضرت پیوسته می‌فرمود: آن‌گاه که در خشم می‌آیم، کی آتش خشم خود را فرو نشانم؟ آیا آن‌گاه که برگرفتن انتقام قدرت ندارم و به من گفته می‌شود: بهتر است صبر کنی یا بدان هنگام که توانایی انتقام دارم و به من گفته می‌شود: بهتر است گذشت کنی؟
از بررسی روایات فوق به دست می‌آید که در اسلام، حساب هرگونه ظاهرسازی‌ها و قیافه‌گرفتن‌ها با ارزش‌های واقعی و حقیقی جداست. کسی ‌که عامل کنترل خشم است، فی الواقع باید قدرت مهار آن را در بدترین شرایط داشته باشد. نه اینکه صرفاً نقش چنین کسی را در ظاهر بازی کند. اصولاً کنترل خشم، به معنی مالکیت کامل خشم است. هر جا که بخواهد عمل کند، فارغ از اینکه توانایی بر انتقام دارد یا ندارد.

1.شرح ‏‌نهج ‏البلاغة، ج‌۱۸، ص‌۴۱‌.

2.نهج‌ البلاغة: حکمت ١٩٤.


مهار خشم
170

خشم، به صورت خیلی جدی نهی صورت گرفته است. خشم از مسلمات ضد ارزش‌های اخلاقی، در نظام اخلاقی دین اسلام و سایر ادیان است. بخشی از این روایات مربوط به نقل ابلیس است!

ب _ توانایی مقابله، نه برخورد انفعالی

به طور طبیعی، کنترل خشم در مواردی که امکان تحقق‌ آن وجود دارد، به مراتب دشوارتر از مواردی است که امکان مقابله وجود دارد. تعالیم دینی ما با توجه به این مطلب، همت خود را صرف مواردی از خشم می‌نماید که امکان بروز خشم راحت است؛ ولی کنترل دشوار است. حدیث مبارک از رسول خدا صلی الله علیه و آله تأکید می‌کند که کاظم غیظ، اگر امکان و قدرت بروز داشته باشد و نکند، مقام بالادارد:
مَن کظَمَ غَیظاً وَ هُوَ قَادِرٌ عَلَی إِنفَاذِهِ وَ حَلُمَ عَنهُ أَعطَاهُ اللهُ أَجرَ شَهِیدٍ.۱
هرکس خشمی را که می‌تواند آن را آشکار سازد، فروخورد و بردباری ورزد، خداوند ثواب شهید به او عطا می‌کند.
مواردی زیادی وجود دارد که یک فضیلت رفتاری، ممکن است به اشتباه گرفته شود؛ مانند بخشندگی در موقعی که نیازی وجود ندارد یا تواضع‌کردن در جایی که امکان فخرفروشی وجود ندارد. همچنین، گذشت ظاهری از فردی که امکان انتقام وجود ندارد. هرچند در ظاهر امر خیری محقق می‌شود؛ ولی آنچه مسلم است، فضیلت واقعی، متعلق به بخشندگی در عین نیاز و تواضع در عین صاحب ‌مقام ‌بودن و عفو موقعی که قدرت بر انتقام وجود دارد، می‌باشد. این حقیقت از دید روایت مورد غفلت نبوده و در موارد لزوم، در مورد هر رفتار اخلاقی گوشزد شده است. خشم نیز از این قاعده استثنا نبوده و لذا رسول خدا صلی الله علیه و آله نسبت به موقعیت‌های مفیدتر کنترل خشم تذکر داده‌اند:
یا عَلِی مَن کظَمَ غَیظاً وَ هُوَ یقدِرُ عَلَی إِمضَائِهِ أَعقَبَهُ اللهُ یومَ القِیامَةِ أَمناً وَ إِیمَاناً یجِدُ طَعمَهُ.۲

1.کتاب من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۱۵.

2.همان، ص۳۵۲.

  • نام منبع :
    مهار خشم
    سایر پدیدآورندگان :
    محمدرضا کيومرثي اسکويي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 32909
صفحه از 299
پرینت  ارسال به