169
مهار خشم

را از فرونشاندن خشم با انتقام سخت پرهیز می‌دهند. روایت پرفایده‌ای که ما در چند نقطه پژوهش نقل نموده‌ایم.۱
نهی از خشم، به صورت حداکثر ممکن پرهیز نیز، مطلوب است؛ یعنی کنترل خشم، اگر به طور کلی ممکن نباشد، به هر مقدار که ممکن باشد، مفید است. به این مطلب نیز توجه شده و گاهی دستور به پرهیز به قدر میسور شده است؛ مانند حدیث شریف حضرت علی علیه السلام:
کن بَطِئَ الغَضَبِ، سَرِیعَ الفَئِ، مُحِبّاً لِقَبُولِ العُذرِ.۲
دیر خشمگین شو و آسان خشنود شو و پوزش‌پذیری را دوست داشته ‌باش.
از مجموع روایات متعددی که در زمینه نهی کلی از خشم و پرخاش وارد شده است، به دست می‌آید که این صفت رذیله، دارای آثار و عواقب جدی بوده و هرگونه پرخاشگری از مصادیق فعل حرام می‌باشد؛ اما فقهای معظم باید مصداق عینی و میزان دقیق حرمت این صفت را مشخص نمایند. برای عموم مؤمنان نیز شایسته است، ضمن پرهیز از رفتارهای تند و خشن، آگاهی خود را نسبت به هیجان خشم و عوارض آن بالا ببرند؛ اما آنچه مهم است در اینجا بدانیم، این است که نسبت به

1.عن علی علیه السلام _ من كتابٍ له إلی عبد الله بن عبّاس _ : «أَمَّا بَعدُ، فَإِنَ‏ المَرءَ لَیفرَحُ‏ بِالشَّیءِ الَّذِی لَم یكُن لِیفُوتَهُ، ویحزَنُ عَلَى الشَّیءِ الَّذِی لَم یكُن لِیصِیبَهُ، فَلا یكُن أَفضَلَ مَا نِلتَ فِی نَفسِکَ مِن دُنیاکَ بُلُوغُ لَذَّةٍ أو شِفَاءُ غَیظٍ، ولكِن إِطفَاءُ بَاطِلٍ أو إِحیاءُ حَقٍّ، ولیكُن سُرُورُکَ بِمَا قَدَّمتَ، وأَسَفُکَ عَلَى مَا خَلَّفتَ، وهَمُّکَ فِیمَا بَعدَ المَوتِ». امام علی علیه السلام _ در نامه‌ی به عبد الله بن عباس _ نوشت: «اما بعد، همانا آدمی برای دست‌یافتن به چیزی شاد می‌شود كه خواه‌ناخواه به او می‌رسید و برای دست نیافتن به چیزی اندوهگین می‌شود كه هیچ‌گاه به او نمی‌رسید؛ بنابر این، نكند بالاترین هدف تو در این دنیا رسیدن به لذّتی یا فرو‌نشاندن خشمی [از طریق انتقام] باشد؛ بلكه باید هدفت، خاموش كردن باطلی یا زنده كردن حقّی باشد و باید شادی تو به خاطر آن چیزی باشد كه پیشاپیش [به سرای آخرت] فرستاده‌ای و اندوهت برای آن چیزی باشد كه به جا گذاشته‌ای و همه اهتمامت آنچه پس از مرگ است، باشد.»
نهج‌ البلاغة: نامۀ ۶۶.

2.غرر الحكم، ح۷۱۶۵.


مهار خشم
168

دارد. در مسند ابن ‌حنبل از عموی احنف ‌بن قیس که مکرر از رسول خدا صلی الله علیه و آله موعظه خواست و حضرت هر سه بار فرمودند: «خشم مگیر!».۱
در کتاب بحار الانوار طی نقل ملاقات بین شیطان و حضرت موسی علیه السلام، جملات حکمت‌آمیزی از علم ابلیس به حضرت هدیه می‌شود که مفادش پرهیز از خشم است.۲ همچنین سفارش امیرمؤمنان علیه السلام در نهج ‌البلاغه طی نامه‌ای به ابن عباس، او

1.عن عمّ أحنف ‌بن قیس‌أنّه أتی رسولَ الله صلی الله علیه و آله فقال: «قُل لِی قَولاً ینفَعُنِی وَ أَقلِل عَلیَّ لَعَلِّی أَعِیهُ قَالَ صلی الله علیه و آله: لاتَغضَب فَعَادَ لَهَ مِرَاراً کُلُّ ذَلِکَ یرجِعُ إِلَیهِ قَالَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه و آله أَن لاتَغضَب»؛ «عموی أحنف ‌بن‌قیس نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله رفت و گفت: كلام مختصر و مفیدی كه بتوانم بر آن محافظت كنم، برایم بیاموز. فرمودند: خشم ‌مگیر». چندبار دیگر خواسته خود را تكرار كرد و هربار حضرت فرمودند: خشم‌مگیر.
مسند ابن ‌حنبل، ج۵، ص۳۷۲.

2.عن ابن‌عمر قال لقی إبلیسُ‏ موسى‏ فقال‏ لموسى: أَنتَ الَّذِی اصطَفَاکَ اللهُ بِرِسَالَتِهِ وَ كَلَّمَکَ تَكلِیماً وَ أَنَا أُرِیدُ أَن أَتُوبَ فَاشفَع لِی إِلَى رَبِّی أَن یتُوبَ عَلَیَّ، قَالَ مُوسَى نَعَم: فَدَعَا مُوسَى رَبَّهُ فَقِیلَ یا مُوسَى قَد قُضِیت حَاجَتُک فَلَقِیَ مُوسَى إِبلِیسَ وَ قَالَ: قَد أُمِرتَ أَن تَسجُدَ بِقَبرِ آدَمَ وَ یتَابَ عَلَیکَ فَاستَكبَرَ وَ غَضِبَ وَ قَالَ: لَم أَسجُد لَهُ حَیاً أَسجُدُ لَهُ مَیتاً ثُمَّ قَالَ إِبلِیسُ یا مُوسَى: إِنَّ لَک عَلَیَّ حَقّاً بِمَا شَفَعتَ لِی إِلَى رَبِّکَ فَاذكُرنِی عِندَ ثَلاثٍ لا أَهلِكُکَ فِیمَن أُهلِکُ اذكُرنِی‏ حِینَ تَغضَبُ فَإِنِّی أَجرِی مِنک مَجرَى الدَّمِ، وَ اذكُرنِی حِینَ تَلقَى الزَّحفَ فَإِنِّی آتِی ابنَ آدَمَ حِینَ یلقَى الزَّحفَ فَأُذَكِّرُهُ وُلدَهُ وَ زَوجَتَهُ حَتَّى یوَلِّی وَ إِیاک أَن تُجَالِسَ امرَأَةً لَیسَت بِذَاتِ مَحرَمٍ فَإِنِّی رَسُولُهَا إِلَیک وَ رَسُولُکَ إِلَیهَا»؛ «ابلیس، حضرت موسی را دیدار كرد و به او گفت: تو كسی هستی كه خداوند تو را به پیامبری برگزیده و با تو سخن گفته است. من گناه‌ كرده‌ام و می‌خواهم توبه كنم، شفاعت مرا به پروردگارم بكن تا مرا ببخشاید. حضرت موسی قبول كرد و خدایش را خواند. بدو گفته شد كه ای موسی! حاجتت را برآوردم. موسی ابلیس را دید و فرمود: دستور داده ‌شده كه بر قبر آدم سجده كنی و این [موجب] پذیرش توبه‌ات می‌شود. ابلیس تكبر ورزید و خشمگین شد و گفت: [وقتی كه ] آدم زنده بود به او سجده نكردم، آیا بر مرده او سجده كنم؟ بعد از آن ابلیس گفت: ای موسی به خاطر این وساطتی كه نمودی، حقی بر گردن من داری. در سه جا مرا به یادآور كه تو را در شمار كسی‌كه نابود كرده‌ام هلاک نمی‌كنم: به هنگام خشم مرا یاد كن كه من در تو، همانند خون جاری می‌شوم و هنگام نبرد مرا یاد كن كه من در آن زمان به سوی انسان می‌آیم و فرزند و همسرش را به یادش می‌اندازم؛ لذا از جنگ رو برمی‌گرداند و از همنشینی با نامحرم بر حذر باش كه من پیام‌رسان او به تو هستم و از تو به آن».
الدر المنثور، سیوطی، ج۱، ص۵۱؛ بحار الأنوار، ج۶۰، ص۲۸۰، ح۱۶۹.

  • نام منبع :
    مهار خشم
    سایر پدیدآورندگان :
    محمدرضا کيومرثي اسکويي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 32958
صفحه از 299
پرینت  ارسال به