میتوان مؤثر دانست؛ ولی دیدگاه روانشناسان، کاملاً مادی است و فاقد خطاهای شناختی از نقطه نظر دینی است و لذا شرط لازم و ناکافی محسوب میشوند.
ب _ عامل فردی هیجانی
الگوی (الف) که البته پیشنهادی است، میتواند پیدایش عوامل عاطفی هیجانی خشم را توجیح کند. اگر طمع را نوعی احساس نیاز کاذب معرفی کنیم، نوعی میل درونی را تعریف کردهایم که باعث ایجاد انگیزش، نسبت به تدارک نیاز خواهد شد.
الگوی(الف) توجیح عوامل هیجانی پیدایش خشم بر اساس روایات
طمع---gt;حسادت---gt;کینهتوزی---gt;غیظ---gt;غضب
«طمع به نوبه خود، ضمن اینکه عامل مستقلی برای ایجاد خشم معرفیشده است۱ ، باعث» توجه به تفاوتها و برتری دیگران شده و حسادت را برمیانگیزاند. حسادت نیز، عامل مستقلی برای خشم معرفی شده است.۲ در صورتی که حسادت کنترل نشود، به صورت کینهتوزی جلوهگر خواهد شد۳ و این حالت، در پیدایش غیظ کافی خواهد بود و ما غیظ را پایه تشکیل غضب معرفی کردیم.
ج _ عامل فردی رفتاری _ شخصیتی
در اینجا فرض میگیریم که شخصیت طبق برخی تعریفها، الگوهای ثابتی از رفتار هستند که متناسب با تندی و خشونتاند و زمینهساز خشم و غضب میشوند. ضمن اینکه این گونه رفتارها، برای خود فرد ممکن است عادی باشد؛ ولی تبعات آن