163
مهار خشم

باعث تنش، درگیری و سرانجام غضب‌ورزی دوطرفه خواهد شد.۱ روایاتی در توصیف این بخش داریم که تغییر، خودسازی و تحول را تشویق می‌کنند؛ مانند همه روایات تشویق به خلق حسن و نرم‌خویی و ... . فرد تندخو احتمالاً زمینه بیشتری برای پرخاش دارد؛ مثلاً سطح اضطراب یا هورمون‌های آدرنالین او بیشتر است؛ اما با این تفاوت که در عین حال، چنین فردی بیش از دیگران می‌تواند اضطراب خود را کنترل کند. به اصطلاح خودمان، او آدم زودخشم و زودخاموش است. چنین شخصی، دارای شخصیت تکانه‌ای است؛ مثلاً شخصیت بیش‌فعال،۲ زمینه پرخاش بیشتری نسبت به دیگران دارد.

د _ عامل زیستی فیزیولوژیکی

در ضمن روایت نسبتاً طولانی در عامل نیازمندی توضیح دادیم که طبق دیدگاه منتخب، تمایل زیاد به نیازها و خواهش‌های نفسانی، باعث خوگرفتن به آنها شده؛ به طوری که سطح تحمل نداری و بی‌چیزی انسان را پایین خواهد آورد؛ لذا در اسلام ضمن اینکه به تأمین نیازهای فیزیولوژیکی اهمیت می‌دهد، از غوطه‌ورشدن در مشتهیات نهی می‌کند. این تعبیر، حکایت از نوعی بی‌حدومرزشدن در زمینه شهوات است. کسی ‌که مدتی به وفور صاحب نعمت بوده است، در موقع از دست‌دادن آن، بیش از کسی که از اول نداشته است، دچار فشارهای هیجانی خواهد شد.

و _ عامل اجتماعی خشم

از مجموع احادیث بررسی ‌شده، به چند عامل اجتماعی می‌توان اشاره کرد. تکذیب ‌شدن از سوی دیگران در جر و بحث‌ها سخن درست یا به حق می‌توان اشاره کرد. این نوع موضع‌گیری‌های کلامی، فرد را از خواسته خود ناامید کرده و فرد مقابل را علت ناکامی خود می‌داند. این موضوع، با نظریه ناکامی در روان‌شناسی مطابقت دارد.

1. «الحِلمُ یطفِئُ نَارَ الغَضَبِ، وَ الحِدَّةُ تُؤَجِّجُ إِحرَاقَهُ».
همان،ح۲۰۶۳.

2.ADHD Personality.


مهار خشم
162

می‌توان مؤثر دانست؛ ولی دیدگاه روان‌شناسان، کاملاً مادی است و فاقد خطاهای شناختی از نقطه نظر دینی است و لذا شرط لازم و ناکافی محسوب می‌شوند.

ب _ عامل فردی ‌هیجانی

الگوی (الف) که البته پیشنهادی است، می‌تواند پیدایش عوامل عاطفی هیجانی خشم را توجیح کند. اگر طمع را نوعی احساس نیاز کاذب معرفی کنیم، نوعی میل درونی را تعریف کرده‌ایم که باعث ایجاد انگیزش، نسبت به تدارک نیاز خواهد شد.

الگوی(الف) توجیح عوامل هیجانی پیدایش خشم بر اساس روایات

طمع---gt;حسادت---gt;کینه‌توزی---gt;غیظ---gt;غضب

«طمع به نوبه خود، ضمن اینکه عامل مستقلی برای ایجاد خشم معرفی‌شده است۱ ، باعث» توجه به تفاوت‌ها و برتری دیگران ‌شده و حسادت را برمی‌انگیزاند. حسادت نیز، عامل مستقلی برای خشم معرفی شده‌ است.۲ در صورتی که حسادت کنترل نشود، به صورت کینه‌توزی جلوه‌گر خواهد شد۳ و این حالت، در پیدایش غیظ کافی خواهد بود و ما غیظ را پایه تشکیل غضب معرفی کردیم.

ج _ عامل فردی رفتاری _ شخصیتی

در اینجا فرض می‌گیریم که شخصیت طبق برخی تعریف‌ها، الگوهای ثابتی از رفتار هستند که متناسب با تندی و خشونت‌اند و زمینه‌ساز خشم و غضب می‌شوند. ضمن اینکه این گونه رفتارها، برای خود فرد ممکن است عادی باشد؛ ولی تبعات آن

1.«مَن أَتبَعَ بَصَرَهُ مَا فِی أَیدِی النَّاسِ کَثُرَ هَمُّهُ وَ لَم یشفَ غَیظُهُ».
الکافی، ج۲، ص۳۱۵.

2. «یشفِیک مِن حَاسِدَک أَنَّهُ یغتَاظُ عِندَ سُرُورِكَ».
غرر الحكم، ح۱۱۰۳۰.

3. «الحِقدُ شِیمَةُ الحَسَدَةِ»؛ «كینه توزی، خصلت حسودان و بدخواهان است».
همان، ح۴۲۲.

  • نام منبع :
    مهار خشم
    سایر پدیدآورندگان :
    محمدرضا کيومرثي اسکويي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 32487
صفحه از 299
پرینت  ارسال به