این روایت که مفصل است، به طرز زیبایی ضمن بیان این حقیقت که تکذیب شدن توسط دیگران ممکن است باعث خشم بشود، با روشی شناختی به کنترل خشم توصیه میکند که ما مجدداً قالب مقابله شناختی آن را در شیوههای کنترل خشم بررسی خواهیم کرد. حدیث دیگری منسوب به حضرت عیسی علیه السلام، توصیه اخلاقی در کنترل پایههای شناختی غضب نسبت به فرد مقابل تاکید میکند:
بِحَقٍّ أَقُولُ لَکم: یا عَبیدَ الدُّنیا، إِنَّ أَحَدَکم یبغِضُ صَاحِبَهُ عَلَی الظَّنِّ، وَ لا یبغِضُ نَفسَهُ عَلَی الیقِینِ. بِحَقٍّ أَقُولُ لَکم: إِنَّ أَحَدَکم لَیغضَبُ إِذَا ذُکرَ لَهُ بَعضُ عُیوبِهِ وَ هِی حَقٌّ، وَ یفرَحُ إِذَا مُدِحَ بِمَا لَیسَ فِیهِ.۱
سخن حقی را به شما میگویم: «ای بندگان دنیا! بعضی از شما از روی حدس و گمان، کینه دوستش را به دل میگیرد؛ در حالی که از روی یقین از خودش کینهای ندارد.» به شما میگویم: «بعضی از شما وقتی بعضی از نقایص خویش را بشنود که واقعاً دارای آن است، خشمگین میشود در حالی که وقتی درباره آنچه در وجودش نیست، ستوده میشود، خوشحال میگردد.
همان طور که ملاحظه میشود، خشم مبتنی بر تکذیب یا عیبگیری دیگران است، چه به حق باشد، چه به ناحق؛ اما به مومنان سفارش میشود که عیبگیری به حق را بپذیرند؛ چنان که در روایت قبلی بود و نسبت به تکذیب بیمورد هم، چیزی به دل راه ندهند؛ پس انسان دارای روحیهای است که اگر غفلت کند، ممکن است به خاطر شنیدن انتقاد درست هم برآشفته و غضبناک شود؛ چه برسد به خردهگیریهای نادرست.
۱۱. نیازمندی
انسان در وضعیت نیازمندی، زمینه خشم و پرخاش دارد. نیاز، حالتی اذیتکننده در روان انسان ایجاد میکند که بدون برطرفکردن آن، تمرکز بر دنبالکردن سایر اهداف را ندارد: