147
مهار خشم

ساخت؛ پس علاوه بر برانگیختن خود به خاطر محرومیت و نافرجامی صددرصد،
موجب نفرت دیگران هم خواهد شد. در بیان شرح حدیث مشابهی، صاحب المحجة البیضا می‌فرمایند:
قال أبوحامد قد عرفت أنّ علاج کلّ علّةٍ بحسم مادّتها و إزالة أسبابها فلا بدّ من معرفة أسباب الغَضَب وقد قال یحیی لعیسی علیهما السلام أیُّ شَی‏ءٍ أَشَدُّ قَالَ عِیسَی الکبرُ وَالفَخرُ وَ التَّعَزُّزُ وَ الحَمِیةُ و الأسباب المُهیجة للغَضَب هی الزَّهوُ و العَجَبُ و المُزاح و الهَزَلُ و الهَزءُ و التعییرُ و المُماراةُ و المُضادّةُ و الغَدرُ وشدّةُ الحرص علی فُضول المال و الجاه و هی بأجمعها أخلاقٌ ردیةٌ مذمومةٌ شرعاً ولا خلاص من الغَضَب مع بقاء هذه الأسباب فلا بدّ من إزالة هذه الأسباب بأضدادها.۱
ایشان چهار صفت مطرح‌شده در روایت را به صورت جزئی‌تر چنین بیان می‌کنند. از نظر ایشان، علل تحریک‌کننده خشم عبارت است از: افتخار، خودپسندی، شوخی، تمسخر، سرزنش، مجادلة، مخالفت، حیله‏گری و حرص بسیار بر مال زیاد و مقام.
صفات یادشده، به صورت گروه‌بندی‌شده در زیر مورد بررسی قرار خواهد گرفت؛ مثلاً صفات الزهو و العجب، که از مشخصات تکبرند و المزاح و الهزل و الهزء از شوخی‌کردن و التعییر و المماراة که سرزنش و مجادلة است، از نوع تکذیب دیگران و المضادة و الغدر از نوع حدة و مخالفت با سرنوشت و حرص بر مال دنیا هم، تحت عنوان سیری‌ناپذیری و حرص بحث خواهد شد.

۵. کبر

«تکبر» بر وزن تفعل، به معنی پذیرش معنای بزرگی یا تظاهر به بزرگی می‌باشد. این مفهوم دارای یک معنای ضد ارزشی و اخلاقی منفی در همه نظام‌های مذهبی معتبر جهان و به یک معنا انسانیت می‌باشد. اصولاً فردی که خود را بزرگ پندارد، در نگاه دیگران منفور بوده و باعث ترد او خواهد شد. در اکثر روایات آمده که کبر، فقط مخصوص خداست و هر کسی غیر از او چنین ادعایی کند، با خدا به جنگ برخاسته است. امام باقر علیه السلام در حدیثی این نوع دشمنی را با خدا مطرح فرمودند:

1.المحجّة ‌البیضاء، ج۵، ص۳۰۴.


مهار خشم
146

خودبزرگ‌بینی، غرور(تعصّب)، بزرگی و خودخواهی(کبر).
«تعزّز» در لغت،۱ به معنی کسب عزت دروغین است. خداوند در قرآن کریم، عزت دروغین را به کافران نسبت داده است؛ یعنی کفار به واسطه انجام گناه انتظار دارند به عزتی ظاهری و پوشالی برسند؛ در حالی که عزت واقعی و حقیقی، از آن خداست. به طور کلی افراد در مسیر تحول روانی _ عاطفی خود، در صورتی که نتوانند احساس ارزشمندی را از طریق مناسب به دست بیاورند، به دنبال ارزش‌های کاذب خواهند بود.
«الحمیة» نیز، به معنی نوعی تعصب قومی یا غرور بی‌جا است. «الکبریا» نیز بزرگی مطلق است که فقط در مورد خداوند صحیح است و «العظمة» نیز، به معنی کبر و خودخواهی. آنچه مهم است، محوریت خودبینی در تمام این عوامل است. محتوای این حدیث، احتمالاً دلالت بر این نکته دارد که خودبینی با تمام انگیزه‌های آن، مثل خودبزرگ‌پنداری، خودخواهی، اصرار بر خود و ... باعث انتظار جدی نسبت به اهداف و خواسته‌های به ویژه نفسانی است. این نوع زیاده‌خواهی، طبیعتاً غیر قابل اجرا و عمل در جهان محدود خواهد بود و برعکس، نفرت دیگران را برانگیخته خواهد

1. (سُبحانَ رَبِّک رَبِّ العِزَّةِ) .
صافات: ۱۸۰. چنان‌كه می‏دانی و می‏بینی گاهی با واژه «عزّة» مدح می‏شود و زمانی «عزّة» بصورت ذمّ و سرزنش به كار می‏رود؛ مثل عزّت كفّار در آیه: (بَلِ الَّذِینَ كَفَرُوا فِی عِزَّةٍ وَ شِقاقٍ) .
ص: ۲. و از آن روی كه عزّت خدای و پیامبر و مؤمنان دائمی و باقی است؛ لذا همان، عزّت حقیقی است و عزّتی كه برای كافران هست تَعَزُّز است، نه عزّت، كه در حقیقت خواری و ذلّت است؛ چنان‌كه پیامبر (كه درود و سلام خدا بر او باد) فرمود: «كلُّ عِزٍّ لیس باللّه فهو ذلّ»؛ (هر عزّتی كه از خدا نیست، خواری است» و بر این اساس، آیه: (وَ اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللهِ آلِهَةً لِیكُونُوا لَهُم عِزًّا) .
مریم: ۸۱. تا به وسیله آن، از عذاب دور شوند و عذابی به آنها نرسد: و گفت (مَن كانَ یرِیدُ العِزَّةَ فَلِلَّهِ العِزَّةُ: جَمِیعاً) .
فاطر: ۱۰. معنایش این است كه اگر كسی عزّت بخواهد كه عزیز شود، نیاز دارد آن را از خدای تعالی حاصل كند كه همه عزّت‌ها از اوست. گاهی واژه «عزّة» بصورت استعاره در حمیت و خودبزرگ‌بینی كه ناپسند و مذموم است به كار می‏رود و همان است كه در آیه: (أَخَذَتهُ العِزَّةُ بِالإِثمِ) .
بقره: ۲۰۶. اشاره شده است؛ یعنی حمیت و خودخواهی، او را به گناه كشانید و نیز گفت: (تُعِزُّ مَن تَشاءُ وَ تُذِلُّ مَن تَشاءُ) .
آل‌عمران: ۲۶. ترجمه مفردات ألفاظ القرآن، ج‏۲، ص، ۵۹۱.

  • نام منبع :
    مهار خشم
    سایر پدیدآورندگان :
    محمدرضا کيومرثي اسکويي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 32535
صفحه از 299
پرینت  ارسال به