105
مهار خشم

آثار عقل نظری می‌باشد. معنای این سخن، این است که انسان با درک عقلی خود، به
غیر منطقی‌بودن این کار پی‌می‌برد. در هر صورت، نتیجه برای ما یک مطلب است و آن اینکه انسان، به خاطر زشتی عملش خود را سرزنش کرده و به دنبال آن، محزون خواهد شد.
همچنین، می‌توان دنیای جدیدی را در بحث روان‌شناسی ماوراء گشود. بر این اساس می‌توان گفت: خشم‌ منفی ممکن است عواقبی منفی و محسوسی برای شخص خشمگین ایجاد کند؛ به طوری که هیچ توجیه تجربی محسوسی، جز تأثیرات ماورایی برای آن نباشد. آنچه مسلم است، وجود پی‌آمدهایی، چون حزن و غم بعد از غضب است. روایت کوتاه دیگری از آن حضرت نیز، به این حقیقت اشاره کرده است:
مَن کثُرَ تَغَضُّبُهُ مَلَّ.۱
کسی که زیاد خشمگین شود، ملول و غمگین می‌گردد.

۴. تحقیر شخصیت فردی

اصل ارزش انسان (که همان روح و روانش می‌باشد) درحالت غضب، در مخاطره قرار می‌گیرد. تمام حقیقت آدمی و وجه تمایز او با سایر جانداران، روح اوست. روح انسان مطابق متون دینی ما، قربانی خشم‌ و پرخاش می‌شود. تعبیر به دشمن، اوج بدخواهی و مرگ برای انسانیت است؛ یعنی صفت رذیله غضب، هم موجب هلاکت نفس آدمی می‌شود و هم راه رشد او را می‌بندد و هیچ خیری از او برای انسان توقع نمی‌رود؛ بنابراین در روایت زیر، امیرمؤمنان علیه السلام، از خشم، تعبیر به عدوّ نموده است:
الغَضَبُ عَدُوٌّ فَلاتُمَلِّکهُ نَفسَکَ.۲
خشم، دشمن است؛ پس آن را مالک خودت نگردان.
تعبیر به مالکیت نیز، حکایت از این است که انسان در موقعیت خشم، گویا مالکیت نفس خود را نداشته و خود را در اختیار هیجان آزاردهنده‌ای، مثل خشم گذاشته است.

1.غرر الحكم، ح۷۸۲۳.

2.همان، ح۱۳۳۷.


مهار خشم
104

... از کسی ‌که بر او خشمگین‌ شدی [نیز] برحذر باش؛ زیرا خشم تو بر او،
باعث رنجش تو به خاطر او خواهد شد و خشم هرچند کم باشد، در رنج‌دادن نفس و عقل زیاد است و رنجش نفس، باعث تنگی سینه و کاهش قوای عقل می‌باشد.

.. .
همان‌طور که ملاحظه می‌شود، حضرت در نکته کوتاهی به نتایج غم و اندوه نیز اشاره فرمودند. می‌فرمایند که هیجان‌های منفی، موجب تاثیر منفی بر قوای عقل نیز خواهد شد. امروزه این نکته، در مطالعات روان‌شناختی اثبات شده که یکی از علائم اختلالات خلقی، کاهش فعالیت‌های ذهنی، مانند حافظه، تمرکز، تصمیم‌گیری‌ها و... می‌باشد.۱ در روایت دیگری، حضرت اثر فوق را مربوط به مواردی می‌دانند که خشم در آن، از اشتباه‌ترین موارد است و آن خشمگین‌شدن بر فردضعیف است. غضب بر فرد عاجز و ناتوان، مکافات بدی دارد؛ به طوری که حضرت فرمودند که چنین فردی، به عذاب روحی و غم فراوان مبتلا خواهد شد:
مَن غَضِبَ عَلَی مَن لا یقدِرُ أَن یضُرَّهُ، طَالَ حُزنُهُ وَ عَذَّبَ نَفسَهُ.۲
هر که بر کسی خشم گیرد که توان آسیب‌رساندن به او را ندارد، اندوهش دراز گردد و خود را عذاب دهد.
از این حدیث فهمیده می‌شود که احتمالاً، بین خشم‌گرفتن بر آدم ناتوان و تحریک وجدان اخلاقی، رابطه‌ای وجود دارد. درباره بحث این موضوع مربوط به فلسفه اخلاق است که آیا انسان، نیروی کنترل‌کننده ذاتی به نام وجدان دارد یا نه؟ اگر ما چنین نظری را بپذیریم و بگوییم آدمی در فطرت خود، ملاکی برای تشخیص ابتدایی محاسن اخلاقی دارد؛ در این صورت، هرگونه اقدام غیر اخلاقی، مثل خشم، نادیده ‌گرفتن فرامین فطری و وجدانی محسوب شده و به خودی خود، منشاء احساس گناه و عذاب وجدان خواهد شد؛ ولی مبنای بعضی از بزرگان معاصر در بحث فلسفه اخلاق۳ ، این است که وجدان یا عقل عملی، نیروی مجزایی نیستند و در واقع، جزء

1.DSM-IV: راهنمای تشخیصی و آماری علائم بیماری‌های روانی، اختلال افسردگی اساسی.

2.الکافی، ج۸، ص۲۴؛ تحف ‌العقول، ص۹۹.

3.بررسی مكاتب اخلاقی، مصباح یزدی، ص۲۳۵.

  • نام منبع :
    مهار خشم
    سایر پدیدآورندگان :
    محمدرضا کيومرثي اسکويي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 32658
صفحه از 299
پرینت  ارسال به