الحِدَّةُ ضَربٌ مِنَ الجُنُونِ إِنَّ صَاحِبَهَا یندَمُ فَإِن لَم یندَم فَجُنُونُهُ مُستَحکمٌ.۱
تندخویی [بیمورد] نوعی دیوانگی است؛ چون تندخو پشیمان میشود و اگر پشیمان نشود، دیوانگیاش پابرجا میماند.
در اینجا، احتمالاً مراد از حِدَّة حالتی است که شامل رفتارهای تند و بیمورد میشود؛ یعنی شبیه حالت غضب، هنگامی که هیجان خشم، محرک آن باشد؛ اما از آنجا که هر رفتار تند و خشن میتواند، جهت مثبت یا منفی داشته باشد، گاهی حِدّة تقبیح میشود و در صورتی که این نوع رفتار، هیچ توجیه منطقی یا ارزشی نداشته باشد، ناشی از فقر ذاتی شخص میباشد که از آن به جنون تعبیر میشود. در حالت جنون، خشم و غضب از رفتارهای اختیاری انسان محسوب نمیشود. حدیث دیگری از آن حضرت در تایید حدیث قبلی نقل میشود:
التَثَبُّتُ رَأسُ العَقلِ وَ الحِدَّةُ رَأسُ الحُمقِ.۲
درنگ کردن، اساس عقل و تندخویی، اساس حماقت است.
کاربرد واژه «تثبّت» در لغت و روایات میرساند که این واژه، به معنی نوعی خودنگهداری ارادی یا کنترل عمدی میباشد.۳
پس بر اساس لغت، «تثبّت» نوعی کاربرد عقل در کنترل احساسات است. این کنترل از طریق مکث و درست اندیشیدن صورت میگیرد؛ پس نتیجه میشود که حِدَّة به معنای منفی، نوعی بیتدبیری و تعطیل شدن عقل است و فرد با این صفت، رفتارهای دور از منطق انجام میدهد. حدیث منسوب به امام صادق علیه السلام در مصباح الشریعه نیز، مؤید این کاربرد لغوی است:
1.نهج البلاغة، حکمت ۲۵۵.
2.بحار الأنوار، ج۱، ص۱۶۰.
3.تثبّتَ فی الأمر و الرأی، و استَثبَتَ: تأنّی فیه و لم یعجَل. لسان العرب، ج۲، ص۱۹. تَثبُّتاً [ثبت]: استوار شد، متین شد، فی الأَمرِ و الرَّأی: در آن كار یا امر اندیشید و تأمل كرد، مشورت و بررسی كرد. فرهنگ ابجدی عربی _ فارسی، بستانی و مهیار، ج۱، ص۲۰۸.