239
مهار خشم

چه موقعی که از خود انسان صادر شود، باید با نوعی مدارا تلطیف ‌شده و از دامن‌زدن و شدت‌بخشیدن پرهیز داده شود. وقتی آتش خشم شعله‌ور می‌شود، هر‌گونه پاسخ مشابهی ممکن است، باعث شعله‌ورتر‌شدن آن شده و به اصطلاح بنزین روی آتش باشد. مضمون نامه‌ای از امیرمومنان علیه السلام به یکی از عمال خود در مورد وفق و مدارا‌کردن در زمان خشونت نشان می‌دهد که چه بسا در مواقع خشم مثبت نیز، مدارا و کمی نرمی لازم است:
وَ اخلِطِ الشِّدَّةَ بِضِغثٍ مِنَ اللِّینِ، وَ ارفُق مَا کانَ الرِّفقُ أَرفَقَ (أَوفَقَ) ۱.
و خشونت را با مقداری ملایمت درهم آمیز و هر جا ملایمت مناسب‌تر بود، ملایمت نشان بده.
تعبیر به ضغث۲ ، اشاره به نوعی مدارای همه بعدی در خشم و تندی است؛ مثلاً اگر برخورد تند و غضب‌آلود، جلوه‌های مختلف بروز و ظهور داشته‌ باشد؛ مانند کلام، چهره، رفتار و نگرش منفی نسبت به موضوع و‌... حضرت می‌فرمایند که یک گروه از برخوردهای نرم را با غضب و تندی خود درهم‌آمیز؛ یعنی نگرش منفی خود را کمی جدی نگیر و خیلی تند رفتار نکن و به شدت چهره درهم نریز و افراطی سخن‌ نگو. این نوع کنترل، در عین اینکه نهی کامل از غضب نشده است، می‌تواند نوعی دوراندیشی و روش بهتری در قاطعیت و جدیت در کار باشد.

۲. هدیه ‌دادن

تأثیر روان شناختی هدیه در ایجاد تمایل و محبت به هدیه‌دهنده، به میزانی است که در برخی از روایات، از گرفتن هدیه نهی شده است. موارد نهی، شامل جاهایی می‌شود که دستور پرهیز داده شده است؛ مثل شخص ظالم یا موارد رشوه. به اجمال می‌شود فهمید که هدیه ‌دادن، اثر قهری و طبیعی‌‌ای که از خود می‌گذارد، نرمش‌داشتن است.

1.نهج البلاغه، نامۀ ۴۶؛ غرر الحکم، ح٢٣٨٥ «اخلِطِ الشِّدَّةَ بِرِفقٍ، وَ ارفُق مَا كَانَ الرِّفقُ أَوفَقَ».

2.الضِّغثُ: و هو قبضة حَشیشٍ مُختلطٌ رَطبُها بیابسها و یقال مِل‏ءُ الكفّ من قُضبانٍ أو حَشیشٍ أو شَماریخ. المصباح ‌المنیر، فیومی، ج۲، ص۳۶۲.


مهار خشم
238

استعمال می‌شود.۱ در روایت فوق‌ از قرینه پاسخ حضرت معلوم می‌شود، منظور سؤال‌کننده از جاری‌شدن کلام بین دو نفر، پرخاش بوده است. حضرت از اینکه غضب علامت مخالفت باشد، نهی می‌کنند. توضیح اینکه داشتن یک نظریه مخالف، نباید لزوماً باعث پرخاش بشود. پرخاش در دیدگاه حضرات معصوم از نوع مثبتش مجاز بوده و بر اساس حق و اراده به اجرا عمدی باید باشد. در صفحات آینده، به این نوع پرخاش خواهیم پرداخت؛ اما هر‌گونه پرخاش که عکس‌العمل آنی هر‌گونه مخالفتی باشد، پذیرفته نیست. حضرت با توجه به این مطلب می‌فرمایند که مقابله با کسی که مخالفتش با پرخاش است و بر اساس دیدگاه خاص، تفکر و اراده صورت نمی‌گیرد، سودی ندارد و لذا با مدارا و بی‌توجهی باید معامله شود؛ چون پرخاش در چنین مواردی، از سر تصمیم و عقیده خاص صادر نمی‌شود و باب هر‌گونه پاسخ منطقی را می‌بندد. به نظر می‌آید، روایت بعدی نیز، به همین مطلب اشاره می‌کند که نادان به دلیل انعکاسی‌بودن پرخاشش شناخته می‌شود و لذا بلافاصله با بیان و زبان آن را می‌گشاید؛ ولی فرد عاقل، با رفتار خود خشمش را نشان می‌دهد؛ یعنی مخالفت عاقل، بر اساس یک سری تصمیم‌گیری‌های قبل از عمل و در حین عمل تبدیل می‌شود؛ در نتیجه، غضب عاقل به یک سری رفتارهای منطقی و مفید ختم می‌شود؛ در‌‌حالی‌که غضب نادان، بلافاصله در زبان و بیانش اظهار خواهد شد. حدیث مورد اشاره از امیر‌مؤمنان است:
غَضَبُ الجَاهِلِ فِی قَولِهِ، وَ غَضَبُ العَاقِلِ فِی فِعلِهِ۲.
خشم نادان در گفتار اوست و خشم خردمند در رفتارش.
این یک اصل کلی است که مقابله با پرخاش چه موقعی که از طرف مقابل باشد و

1.إنّ الأصل الواحد فی هذه المادّة: هو المعاملة بلطفٍ و لین الجانب، و یقابله العنف و هو المعاملة بشدّةٍ و خشونة. و یعبّر عنه بالفارسیة بكلمة (سازگاری و نرم‌خویی). ... و الرفق إنّما یستعمل فی غیر الأجسام فلا یقال شی‏ء رفیق و فی هذا الجسم رفق. و یلاحظ فی اللطف جهة الدقّة و التوجّه إلی الجزئیات و الدقائق. التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج‏۴، ص۱۸۷.

2.كنز الفوائد، ص۸۸؛ بحار الأنوار، ج۱، ص۱۶۰.

  • نام منبع :
    مهار خشم
    سایر پدیدآورندگان :
    محمدرضا کيومرثي اسکويي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 32740
صفحه از 299
پرینت  ارسال به