بنده، هیچ جرعهای را سر نکشید که نزد خدا، برتر از جرعه خشمی باشد که بهخاطر رضای خدا، آن را فرو خورَد.
کنترل غیظ، باعث نزدیکی انسان به خدا میشود. یکی از دغدغههای سالکین راه خدا، شناسایی سبل یا راههای رسیدن به خداست. کنترل هیجان خشم، یکی از دو راه برگزیده رسیدن به خداست. راه دوم هم، کنترل حزن است. وجه اشتراک این دو حالت، جنس مشترک عاطفیهیجانیبودن آنهاست. روایت زیر، سالک را تشویق به مقابله با دو حالت مخالف با نزدیکی به خدا میکند؛ یعنی غیظ و حزن که قبلاً هم داشتیم که غیظ، در مواردی که توانایی بروزش نباشد، به حزن مبدل میشود. هدف روایت، کنترل همه جانبه هیجان است؛ چه خود هیجان غیظ و چه حالت واخورده آن، یعنی حزن که باعث توقف سلوک سالک به سوی خدا میشود. حدیث زیر از امیرمومنان علیه السلام این واقعیت را بیان فرموده است:
مِن أَحَبِّ السُّبُلِ إِلَی اللهِ جُرعَتَانِ: جُرعَةُ غَیظٍ تَرُدُّهَا بِحِلمٍ، وَ جُرعَةُ حُزنٍ تَرُدُّهَا بِصَبرٍ.۱
از محبوبترین راهها به سوی خداوند، دو جرعه است: جرعه خشمی که با بردباری آن را پس میزنی و جرعه غمی که با صبر دورش میکنی.
مشابه همین روایت، از سیدالساجدین علیه السلام داریم که در این حدیث، حضرت بر این تصریح دارند که لذتبخشی کنترل جرعه را به مکافات نرساندن طرف مقابل میدانند:
مَا تَجَرَّعتُ جُرعَةً أَحَبَّ إِلَیَّ مِن جُرعَةِ غَیظٍ لاأُکافِی بِهَا صَاحِبَهَا.۲
هیچ جرعهای سرنکشیدم که نزد من، خوشتر از جرعه خشمی باشد که با آن، طرف مقابل را تلافی نکنم (کیفر ندهم).