145
مهار خشم

بیشتری بر درخواست‌های نفسانی منفی وجود دارد تا طمع؛ زیرا طمع، درخواست طبیعی‌تری را تداعی می‌کند و در اصل، برای مفهوم منفی وضع نشده و برای رزق و ضد یأس به کار می‌رود.۱
روایات دیگری نیز، رابطه حرص و تقوا را بیان می‌کنند که به جهت خارج ‌نشدن از موضوع صرف نظر می‌کنیم.

۴. خودمحوری

به طور کلی خودمحوری و خودخواهی، از صفات انحرافی بشریت می‌باشد. هیچ فرد انسانی نمی‌تواند بر اساس هر نظریه اخلاقی، به این موضوع بی‌توجه باشد. اگر انسان خودمدار باشد، ضمن اینکه از لحاظ روان‌شناختی شبیه کودکان تحول نیافته و در مراحل رشدی خود مبتلا به تأخیر رشد است، از لحاظ اخلاقی نیز، دچار انحراف رفتار است. توضیح اینکه بعضی از روان‌شناسان مشهور، مثل پیاژه معتقد است که کودک در سن پیش‌دبستانی (۶سالگی) توانایی درک دیدگاه دیگران را ندارد و به عبارتی تصور می‌کند، همه افراد چیزی را می‌پسندند و انتخاب می‌کنند که او انتخاب کرده‌ است. اصطلاحاً در این سن کودک، ویژگی خودمیان‌بینی یا خودمحوری ۲ اجباری دارد. به نظر می‌آید یک ردیف از صفات ضد اخلاقی انسان، ناشی از خودمیان‌بینی اختیاری انسان است. انسان خودمحور، هرگز به خود اجازه نمی‌دهد، به مسائل زندگی و شخصی خود از زاویه دید دیگران نگاه کند. برخی از این صفات که در خودمحوری مشترک‌اند، در روایت حضرت عیسی علیه السلام نقل شده‌اند. حضرت یحیی علیه السلام به حضرت عیسی علیه السلام گفت: چه چیز خشم را پدید می‌آورد و آن را باز می‌گرداند. حضرت فرمود:
التَّعَزُّزُ وَ الحَمِیةُ وَ الکِبرِیاءُ وَ العَظَمَةُ.۳

1.طمع: الطَّمَعُ: ضدّ الیأس... الطَّمَعُ: رِزقُ الجُند، و أطماعُ الجُند: أرزاقُهُم. یقالُ: أمَرَ لهم الأمیرُ بأطماعهم أی بأرزاقهم، و قیل: أوقات قبضها، واحدُها طَمَعٌ. لسان ‌العرب، ج۸، ص۲۳۹.

2.egocentrism.

3.کتاب‌الزهد، ابن مبارک، ص۱۲.


مهار خشم
144

این صفت به صورت سیری‌ناپذیری توصیف می‌شود و در زبان عامیانه خودمان هم، به همان حرص یا حرص‌زدن مشهور است. در لغت عرب شره به معنی اسوء حرص یا غلبه‌ حرص معرفی شده است.۱ مکانیزم عمل این صفت بدین صورت است که تمایل ذاتی انسان را به زیاده‌خواهی و افراط در رسیدن به هر امر خوشایند (از نظر خود) زیاد می‌کند و در نتیجه، صبر و تحمل انسان را برابر محدودیت‌ها و ناملایمات کم نموده و توانایی ایستادگی برابر خواسته‌های غیر منطقی را سست می‌کند. با توجه به موقعیت خشم نیز، انسان تمایل ذاتی به بروز دادن خشم خود به صورت پرخاش دارد که از آن به انتقام یاد می‌شود که در متون اسلامی هم به صورت تشفی بیان شده است؛ یعنی انسان دارای صفت حرص، تمایل ذاتی بیشتری برای آزادکردن خشم خود دارد و از سویی هم کمتر می‌تواند کنترل داشته باشد؛ زیرا همیشه تمایلات خود را آزاد گذاشته است. از همین‌جا متوجه می‌شویم که اساساً هر چیزی که کنترل ذاتی انسان را تحت‌الشعاع خود قرار دهد، می‌تواند منشاء رفتارهای مضر بیشماری باشد. به این حقیقت در حدیث دیگری از آن حضرت اشاره شده است:
الشَّرَهُ جَامِعُ مَسَاوِی العُیوبِ.۲
سیری‌ناپذیری، فراهم‌آورنده عیب‌های زشت است.
یا تصریح به اهمیت عامل شره در بین سایر عوامل انحرافی شده است:
رَأسُ المَعَایبِ الشَّرَهُ.۳
سیری‌ناپذیری، سرآمد همه عیب‌هاست.
تعبیرهای جامع مساوی و رأس المعایب کاملاً کلیدی ‌بودن این صفت را در بین سایر عوامل یادآوری می‌کنند. در مقایسه شره با طمع به نظر می‌آید که در شره، تأکید

1.شره: الشَّرَهُ: أسوأ الحِرص، و هو غَلَبةُ الحِرص، شَرهَ شَرَهاً فهو شَرهٌ و شَرهان. لسان ‌العرب، ج۱۳، ص۵۰۶.

2.نهج‌ البلاغة، حکمت ۳۷۱.

3.غرر الحكم، ح۵۲۳۰.

  • نام منبع :
    مهار خشم
    سایر پدیدآورندگان :
    محمدرضا کيومرثي اسکويي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 32772
صفحه از 299
پرینت  ارسال به