إِذَا احتَشَمَ المُؤمِنُ أَخَاهُ فَقَد فَارَقَهُ.۱
وقتی مؤمن برادرش را به خشم آورد، به یقین از او جدا شده است.
مرحوم رضی رحمة الله علیه در توضیح روایت میفرمایند:
حَشَمِهُ و أحشمه إذا أغضَبَهُ و قیل أَخجَلَهُ أو احتَشَمَهُ طَلبَ ذلک له و هو مظنّة مُفارقته.
.. .
یعنی او را به خشم آورد، برخی گفتهاند، یعنی او را شرمنده ساخت و احتشم به معنای فراهمآوردن چنین حالتی است که زمینه جدایی را پدید میآورد.
۳. مانع تربیت
روایات زیر، این گمان باطل را رد میکند که تربیت دیگران، مستلزم خشم و برخوردهای تند است. خشم در طرفین خشونت، نوعی احساس ضعف و بیاعتمادی به خود و روش تربیت ایجاد خواهد کرد. این احساس منفی، مقاومت منفی در متربی ایجاد کرده و مانع جدی برای القاء نکات تربیتی ایجاد خواهد کرد. خشم در صاحب خود، اشتباه در تدبیر و کمتحملی و رنجش ایجاد میکند، اموری که به هیچ وجه، با تربیت سازگاری ندارد؛ مانند فرمایش حضرت علیه السلام که فرمود:
لا أَدَبَ مَعَ غَضَبٍ.۲
در هنگام خشم، تأدیبی نیست.
همچنین اگر ادب را مصدر مجرد بگیریم، باز معنای آن، دور از ادببودن خود صاحب خشم است؛ یعنی صاحب خشم اول باید خود متخلق به ادب باشد و رفتارش حاکی از غضب نباشد. سپس به کار تربیت بپردازد. در سیره رسول خدا صلی الله علیه و آله نیز آمده که حضرت از هرگونه تأدیب همراه غضب نهی فرمودهاند۳ .