129
مهار خشم

چنان‌چه با یکی از این اعمال، خدایش را ملاقات کند و از آنها توبه نکرده باشد (هرچند [در انجام اعمال نیک] خود را به زحمت انداخته و عملش را خالص کرده باشد)، سودی نمی‌برد: در عبادت خدا که بر او واجب کرده است، شرک ورزیده باشد یا آتش خشم خویش را با کشتن کسی فرو نشانده باشد یا کسی را به کاری ننگین متّهم ساخته باشد که دیگری آن را انجام داده است یا برای رسیدن به خواسته خود از مردم، بدعتی در دین پدید آورده باشد یا با مردم دورو یا دو زبان باشد .
در مکتب اخلاقی امام باقر علیه السلام، فرد خشمگینی که هرگز رضایت ندهد، حتماً به جهنم وارد می‌شود. عکس‌العمل یک خشم‌ پایدار، باعث دخول حتمی در آتش است:
إِنَّ الرَّجُلَ لَیغضَبُ حَتَّی مَایرضَی أَبَداً وَ یدخُلُ بِذَلِک النَّارَ.۱
آدمی خشم می‌کند، به‌گونه‌ای که هیچگاه راضی نگردد و به خاطر این، وارد آتش می‌شود.
خشم منفی و فرونشاندن غلط آن، در ردیف کبائری، مانند شرک به خدا شمرده شده است و به طور قطع، سرانجام قهرآمیزی را در آخرت به دنبال خواهد داشت. حدیث امیرمؤمنان علیه السلام انتقام از خود را جزو عوامل منجر به قهر خدا می‌داند:
لَیسَ لأَحَدٍ أَن یلقَی اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ بِخَلَّةٍ مِن هَذِهِ الخِلالِ الشِّرک بِاللهِ فِیمَا افتَرَضَ اللهُ عَلَیهِ أَو إِشفَاءِ غَیظٍ بِهَلاک نَفسِهِ۲
هرکس، یکی از این خصلت‌ها را داشته باشد، خداوند را ملاقات نمی‌کند. این خصلت‌ها، شریک قراردادن برای خدا در واجبات و خاموش‌کردن خشم با کشتن خویش است.
.. .
البته مراد از هلاکت نفس، هم می‌تواند خودکشی باشد و هم مرگ تدریجی ناشی از عواقب دنیوی غضب که در صفحات گذشته عرض شد.

1.روضة ‌الواعظین، فتال نیشابوری، ص۴۱۶.

2.الكافی، ج۵، ص۸۲.


مهار خشم
128

الغَضَبُ رَهَقِی وَ مِصیادِی وَ بِهِ أَسُدُّ خِیارَ الخَلقِ عَنِ الجَنَّةِ وَ طَرِیقِهَا.۱
خشم افسار و وسیله شکار من است و به وسیله آن، مردم خوب را از بهشت و راه آن باز می‌دارم.
نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله، بارها به این موضوع اذعان داشتند که غضب، سرانجامی جز جهنم نخواهد داشت:
إِنَّ لِجَهَنَّمَ بَاباً لا یدخُلُهَا إِلّامَن شَفَا غَیظَهُ بِمَعصِیةِ اللهِ تَعَالَی.۲
جهنّم را دری است که کسی از آن وارد نمی‌شود، مگر آن که با معصیت خدا، خشم خود را فرو نشانده است.
تعبیر به غیظ، اشاره به این مطلب است که غیظ، صرفاً در مرحله خودش مشکلی ندارد. مشکل آنجاست که غیظ بروز پیدا کرده و به صورت یک عمل اشتباهی به کار گرفته شود که معصیت ‌نامیده می‌شود و ما آن را غضب می‌دانیم. عدم کنترل غیظ، بروز به صورت پرخاشِ به ناحق و صرفاً برای انتقام. برای بعضی از صورت‌های غضب که ارزش منفی بیشتری دارد. عقوبت سخت‌تری در نظر گرفته شده است. به طوری که حتی اعمال خالص دیگرش نیز، جبران غضبش را نخواهد کرد. این حالت را امیرمؤمنان علیه السلام هلاکت دیگری یا خود می‌دانند:
إِنَّ مِن عَزَائمِ اللهِ فِی الذِّکرِ الحَکیمِ ... أَنَّهُ لا ینفَعُ عَبداً _ وَ إِن أَجهَدَ نَفسَهُ وَ أَخلَصَ فِعلَهُ _ أَن یخرُجَ مِنَ الدَّنیا لاقِیاً رَبَّهُ بِخَصلَةٍ مِن هَذِهِ الخِصَالِ لَم یتُب مِنهَا: أَن یشرِک بِاللهِ فِیمَا افتَرَضَ عَلَیهِ مِن عِبَادَتِهِ، أَو یشفِی غَیظَهُ بِهَلاک نَفسٍ، أَو یعُرَّ بِأَمرٍ فَعَلَهُ غَیرُهُ، أَو یستَنجِحَ حَاجَةً إِلَی النَّاسِ بِإِظهَارِ بِدعَةٍ فِی دِینِهِ، أَو یلقَی النَّاسَ بِوَجهَینِ، أَو یمشِی فِیهِم بِلِسَانَینِ.۳
از جمله حُکم‌های قطعی خدا در قرآن حکیم...، این است که بنده،

1.جامع الأخبار، شعیری، ص۱۵۶.

2.تنبیه ‌الخواطر، ورام بن ابی فراس، ج۱، ص۱۲۱.

3.نهج‌ البلاغة، خطبۀ١۵٣.

  • نام منبع :
    مهار خشم
    سایر پدیدآورندگان :
    محمدرضا کيومرثي اسکويي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 32826
صفحه از 299
پرینت  ارسال به