نزدیک)، کیفیت ارتباط (رضایتبخش یا ناراضیکننده) و وجود مهارتهای ارتباطی (قاطع و صریح یا غیر قاطع و غیر مستقیم) در شکلگیری سبکها نقش دارد. تضارب این مؤلفهها به شکلگیری سبکهای ارتباطی شامل سبک دوری گزین، سبک پرخاشگر، سبک آمیخته و سبک سودمند منجر خواهد شد.
الف ـ سبک دوریگزین
افراد با سبک ارتباطی دوریگزین دارای فعّالیت محدود و در ارتباطات، غیر فعّالاند. این افراد به دلیل ویژگیهای شخصیّتی و به سبب فقدان مهارتهای ارتباطی، دوریجستن از جمع را بر ایجاد ارتباط ترجیح میدهند. آنها برای اجتناب از شکست، با دوستان یا جامعه درگیر نمیشوند و اصولاً انسانهایی تنها و در اغلب موارد ناموفّقاند.
ب ـ سبک پرخاشگر
سبک ارتباطی پرخاشگر، بر اساس ارتباطهای مستقیم و البتّه بدون احترام متقابل تعریف میشود. رفتار فرد پرخاشگر دارای صداقت است؛ زیرا آنچه را در دلش میگذرد بیپروا در رفتارش نشان میدهد؛ امّا در این برخورد مستقیم، نه به خود احترام میگذارد و نه به دیگری. همچنین گفتههای فرد پرخاشگر معمولاً روشن و شفّاف نیستند. کافی است وقتی خیلی عصبانی میشوید به حرفهایی که میزنید دقّت کنید. فرد عصبانی معمولاً کلّیگویی میکند و پیامهایی را که به دیگران ارسال میکند به دلیل مبهم بودن، ارزش خبری ندارند.
ج ـ سبک آمیخته
در سبک آمیخته، فرد افزون بر آنکه ارتباط صریح و مستقیم ندارد، به دلیل ویژگیهای شخصیتی و نداشتن مهارتهای ارتباطی، از لحاظ عاطفی و هیجانی روابطی آمیخته و تنظیم نشده دارد و در ارتباطهای عاطفی بیش از اندازه با دیگران صمیمی، درگیر و نزدیک است. این سبک ارتباطی موجب خواهد شد تا دیگران از ارتباط با او سوء استفاده کنند و خود فرد نیز احساس ناخوشایندی از آن داشته باشد. این افراد بیشتر اوقات