315
مهارت‌های زندگی

ما رَأیتُ إیماناً مَعَ یَقینٍ أشبَهَ مِنهُ بشَکٍّ عَلى هذَا الإنسانِ؛ إنّهُ کُلَّ یَومٍ یُوَدِّعُ إلَى القُبورِ و یُشَیِّعُ و إلى غُرورِ الدُّنیا یَرجِعُ و عَنِ الشَّهوَةِ و الذُّنوبِ لایُقلِعُ، فلَو لَم‏یکُن لِابنِ آدمَ المِسکینِ ذَنبٌ یَتَوَکَّفُهُ و لا حِسابٌ یَقِفُ عَلَیهِ إلاّ مَوتٌ یُبَدِّدُ شَملَهُ و یُفَرِّقُ جَمعَهُ و یُوتِمُ وُلدَهُ، لَکانَ یَنبَغی لَهُ أن یُحاذِرَ ما هُوَ فیهِ بِأشَدِّ النَّصَبِ وَ التّعَبِ.۱

۰.هیچ ایمانِ توأم با یقینى ندیدم که براى این انسان به شک شبیه‏تر باشد؛ او هر روز مردگان را به سوى گورستان تودیع و تشییع می‏کند و با این حال، باز به دنیاى فریبنده روى می‏آورد و از شهوت و گناهان دست نمى‏کشد. اگر این بینوا فرزند آدم را نه گناهى بود که مرتکب شود و نه حساب و کتابى در کارش بود به جز همین مرگ که اجتماع او را پراکنده و جمعش را متفرّق و فرزندانش را یتیم می‏سازد، بى‏گمان سزاوار بود که از این دنیاى پُر رنج و خستگى حذر کند.

ما مرگ را بزرگ‏ترین خطر برای حس تسلّط خود به شمار می‏آوریم. مرگ دشمن نهایی حسّ تسلّط شخصی ما یا به تعبیری توهم تسلّط است۲. اینکه ما برای این دنیا آفریده نشده‏ایم و دنیا گذرگاه است، برای رفتن است نه ماندن و برای مردن است نه زیستن، همه گویای آن است که باید از پندار تسلّط و خیال سلطه بر اوضاع زمانه خارج شد و واقعیّت مرگ را دریافت. امام علی علیه السلام در سفارش خویش به امام حسن علیه السلام می‏فرماید:

اعلَمْ یا بُنَی! أنَّکَ إنّما خُلِقتَ لِلآخِرَةِ لا لِلدُّنیا و لِلفَناءِ لا لِلبَقاءِ و لِلمَوتِ لا لِلحَیاةِ و أنَّکَ فی قُلعَةٍ و دارِ بُلغَةٍ و طَریقٍ إلَى الآخِرَةِ و أنّکَ طَریدُ المَوتِ الّذی لایَنجو مِنهُ هارِبُهُ و لایَفوتُهُ طالِبُهُ و لابُدَّ أنّهُ مُدرِکُهُ، فکُن مِنهُ عَلى حَذَرٍ أن یُدرِکَکَ و أنتَ عَلى حالٍ سَیئةٍ، قَد کُنتَ تُحَدِّثُ نَفسَکَ مِنها بِالتَّوبَةِ فَیَحولُ بَینَکَ و بَینَ ذلِکَ، فإذا أنتَ قَد أهلَکتَ نَفسَکَ.۳

1.. بحار الأنوار، ج۶، ص۱۳۷، ح۴۰.

2.. روان‌شناسی دین: بر اساس رویکرد تجربی، ص۲۸۷.

3.. نهج البلاغة، نامهٔ۳۱.


مهارت‌های زندگی
314

مرگ با این ویژگی‏ها هر روز از روز قبل به ما نزدیک‏تر می‏شود و ما چاره‏ای جز این نداریم که مرگ را واقعیت زندگی خود بدانیم. امام علی علیه السلام در بیانی زیبا به این نکته اشاره می‏فرماید:

لَو أنَّ أحَداً یجِدُ إلَى البَقاءِ سُلَّماً، أو لِدَفعِ المَوتِ سَبیلاً، لَکانَ ذلِکَ سُلَیمانُ بنُ داوُدَ علیه السلام؛ الَّذی سُخِّرَ لَهُ مُلکُ الجِنِّ وَ الإِنسِ مَعَ النُّبُوِّةِ و عَظیمِ الزُّلفَةِ، فَلَمَّا استَوفى طُعمَتَهُ وَ استَکمَلَ مُدَّتَهُ، رَمَتهُ قِسِیُّ الفَناءِ بِنِبالِ المَوتِ و أصبَحَتِ الدِّیارُ مِنهُ خالِیَةً و المَساکِنُ مُعَطَّلَةً و وَرِثَها قَومٌ آخَرونَ.۱

۰.اگر کسى براى ماندگارى [در این دنیا] راهى می‏یافت یا براى دور کردن مرگ چاره‏اى می‏جست، هر آینه آن کس سلیمان بن داوود علیه السلام بود که پادشاهى بر جن و انس، به همراه مقام نبوّت و آن منزلت بزرگ به او داده شده بود؛ امّا او نیز چون روزى‏اش را به تمامى دریافت کرد و پیمانه عمرش به سر آمد، تیرهاى مرگ از کمان‏هاى نابودى او را نشانه رفتند و خانه‏ها از او خالى شدند و کاشانه‏ها بى‏صاحب مانْدند و گروهى دیگر آنها را به ارث بردند.

د ـ مرگ، تهدیدکننده توهّم تسلّط

یکی از کارکردهای اصلی دین «احساس تسلّط» است۲ مفهوم تسلّط، امری ذهنی است و نبودن احساس تسلّط ممکن است به تردید و درماندگی بینجامد،۳ اما برخی در دنیای خویش بیش از آنکه احساس تسلّط داشته باشند «توهّم تسلّط» دارند و گمان می‏کنند که همیشه زنده خواهند ماند و بر همه چیز مسلّط و بر زمان و مکان چیره خواهند شد. به همین علّت این افراد، با آنکه شاهد از دست دادن عزیزترین افراد و نزدیک‏ترین کسان خویش‏اند، باز هم همان راهی را می‏روند که از پیش می‌رفته‏اند و گویا فقط مرگ است که به توهّم تسلّط و استیلای آنان پایان می‏دهد. امام علی علیه السلام در این باره می‏فرماید:

1.. نهج البلاغة، خطبۀ ۱۸۲؛ بحار الأنوار، ج۳۴، ص۱۲۶، ح۹۵۳.

2.. روان‌شناسی دین: بر اساس رویکرد تجربی، ص۲۸۸.

3.. همان، ص۲۵.

  • نام منبع :
    مهارت‌های زندگی
    سایر پدیدآورندگان :
    سيد مهدي خطيب
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 93830
صفحه از 391
پرینت  ارسال به