ب ـ اصل مدارا
مدارا، در کنشهای ارتباطی، امری ضروری به نظر میرسد و قلمرو بسیار گستردهای دارد؛ از معاشرتهای ابتدائی و همزیستیهای ساده تا روابط پیچیده میان افراد را در حوزههای خانوادگی، شغلی، تحصیلی و حتّی سیاسی، در خود جای میدهد. چنین رفتاری به عنوان یک مهارت ارتباطی و به عنوان یک اصل پویا در ارتباط، اوج خردمندی فرد دانسته شده است. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله میفرماید:
رَأسُ العَقلِ بَعدَ الإِیمانِ بِاللّهِ مُداراةُ النّاسِ فی غَیرِ تَرکِ حَقٍّ.۱
۰.اوج خردمندى، پس از ایمان به خدا، مدارا کردن با مردم، جز به هنگام ترک حقیقت است.
آن حضرت صلی الله علیه و آله مدارا کردن با مردم را نیمی از ایمان و نیمی از زندگی میداند. به تعبیر دیگر، انسان با مدارا کردن، نیمی از زندگی دنیوی و اخروی خود را به چنگ آورده است و باید برای نیم دیگر تلاش کند. آن حضرت میفرماید:
مُداراةُ النّاسِ نِصفُ الإیمانِ و الرِّفقُ بِهِم نِصفُ العَیشِ.۲
۰.مدارا کردن با مردم نصف ایمان است و نرمى و مهربانى کردن با آنان نصف زندگى است.
از همین روست که مدارا یک ویژگی نیکو شمرده شد، که توانِ انسان را در ارتباط با دیگران افزایش میدهد. امام علی علیه السلام میفرماید:
نِعْمَ الْخَلیقَةُ إِسْتِعْمالُ الرِّفْقِ.۳
۰.به کارگیری نرمی ویژگی نیکویی است.
مدارا کردن با افرادی که چارهای جز مدارا کردن با آنها نیست، عین فرزانگی است و اگر در چنین شرایطی فرد مدارا نکند، خردمندی و فرزانگی نکرده است. امام علی علیه السلام میفرماید: