از همه این صفات زشت نگه دار [و هرگاه این حالات به تو دست داد نگاهت را به آسمان بردار] تا خشمت آرام گیرد و عنان اختیارت را در دست گیرى و تو هرگز بر خود چنین تسلطى پیدا نکنى، مگر آنگاه که فکر و ذکر خود را پیوسته متوجه معاد و بازگشت به سوى پروردگارت گردانى.
در این روایت یک بسته همهجانبه برای مهار خشم ارائه شده است. از یک سو نگهداشتن زبان که ترجمان افکار فرد است و از سوی دیگر درنگ کردن و خودداری از درگیری فیزیکی و قدرتنمایی، تغییر فضا و نگاه را به آسمان دوختن، تفکر درباره عاقبت و سرانجام این کار و فرجام زندگی خود، همه و همه راهکارهای درهم تنیدهای است که برای موقعیّت بهظاهر ساده خشم بیان شده است.
امروزه در بین روانشناسان، اغلبِ شیوههای درمانگری کارآمد، به سمت روشی چند بعدی در حال تحول هستند. به گفته الیس۱ «آینده به درمانگری چند بعدی تعلق دارد». پیشگام درمان چند بعدی لازاروس۲ است. وی بر این باور است که غالب روشهای درمانگری جهتگیریِ تک بعدی، دوبعدی، یا حداکثر سه بعدی دارند. اما رویکرد چند بعدی یا چند وجهی این امکان را به ما میدهد تا طیف وسیعی از راهبردها را به شیوهای انعطافپذیر و منطقی مبدل کنیم. این رویکرد همچنین شخص را قادر میسازد مجموعهای از روشهایی را که «درگیرکنندهاند نه درهمشکننده» به کار گیرد. وی به صورت همزمان هفت بعد رفتار، احساس، دریافت حسی، تصویرپردازی، شناخت، روابط بینفردی و بعد زیستی را محور بررسی قرار میدهد.۳