۳. مهارت حلّ مسئله
«حل مسئله» فرایندی شناختی ـ رفتاری است که خودِ فرد آن را هدایت میکند و میکوشد با کمک آن راهحلهای مؤثّر یا سازگارانهای برای مسائل زندگی روزمره خویش بیابد. به این ترتیب، حلّ مسئله فرایندی آگاهانه، منطقی، تلاشبر و هدفمند است. همچنین «پاسخی مقابلهای» محسوب میشود؛ چراکه وقتی فرد به حلّ مسئله میپردازد، به نوعی با مشکل مقابله میکند. مقابله فرد میتواند مؤثّر یا نامؤثر باشد. زمانی مقابله مؤثّر است که مسئله حلّ شود و البته بهگونهای که بیشترین نتایجِ مثبت و کمترین عواقبِ منفی به بار آید.
مراحل اصلی حلّ مسئله را میتوان به صورت ذیل خلاصه کرد:
۱. آگاهی از اینکه موقعیّت مسئلهسازی وجود دارد که باید حلّ و فصل شود (شناسایی)؛
۲. مطرح نمودن تمام راه حلهای ممکن، بدون توجّه به مناسب بودن آنها (ارائه)؛
۳. ارزشیابی هزینهها و فواید نسبی بلند مدت و کوتاه مدت راهحلها (ارزشیابی)؛
۴. تعیین عملی بودن راهحلهای ممکن (عملی بودن)؛
۵. انتخاب مناسبترین راه حلّ (انتخاب).
حل مسئله فرایندی عقلانی و منطقی برای فائق آمدن بر مشکلات است. مجموعهای از مفاهیم دینی همچون حزم، تدبیر، تفکر، تدبر و عاقبتاندیشی، به تبیین جایگاه مهارت حلّ مسئله در آموزههای دینی کمک میکند.۱
۴. تغییر وضعیت
انجام دادن یک رفتار ساده همانند نشستن، بلند شدن یا دراز کشیدن، شاید آسانترین راهحل برای مهار موقعیّت هیجانی مثل خشم باشد؛ زیرا در حالت خشم، امکان کنترل افکار بسیار ضعیف است. آسانترین حرکت برای تغییر وضعیت فیزیکی، نشستن یا