خویش را نمیشناسد؛ اما چون خویشتندارى کند و قدر و ارزش خود را بشناسد و خشمش آرام گیرد، فرجام آن خشم، چون لقمه گوارایى خواهد بود که آن را بهآسانی هضم کند.۱ در سفارش امیرالمؤمنین علی علیه السلام به مالک اشتر در مهار خشم نیز به موضوع فکر و شناخت توجّه شده است. آن حضرت میفرماید:
امْلِکْ حَمِیةَ أَنْفِکَ وَ سَوْرَةَ حَدِّکَ وَ سَطْوَةَ یدِکَ وَ غَرْبَ لِسَانِکَ وَ احْتَرِسْ مِنْ کُلِّ ذَلِکَ بِکَفِّ الْبَادِرَةِ وَ تَأْخِیرِ السَّطْوَةِ [و ارفَعْ بَصَرَکَ إلَى السماءِ عندَ ما یحضُرُکَ مِنهُ] حَتَّى یسْکُنَ غَضَبُکَ فَتَمْلِکَ الِاخْتِیار.۲
۰.بادِ دماغ و تندىِ خشم و ضربِ دست و تیزىِ زبانت را مهار کن و با نگهداشتن زبانت به گاه خشم و درنگ کردن در حمله و نشان دادن ضرب دست، خود را از همه این صفات زشت نگه دار [و هرگاه این حالات به تو دست داد، نگاهت را به آسمان بالا ببر] تا خشمت آرام گیرد و عنان اختیارت را در دست گیرى و تو هرگز بر خود چنین تسلطى پیدا نکنى، مگر آنگاه که فکر و ذکر خود را پیوسته متوجه معاد و بازگشت به سوى پروردگارت گردانى.
در چنین وضعیتی شخص با ایجاد وقفه، از طریق نگاه را به آسمان دوختن و تفکر درباره قدرت بیکران خداوند متعال و قدرت محدود خود، به بازیابی توان شناختی خویش میپردازد و زمینه مهار هیجان فراگیر خشم را فراهم میسازد. به عبارت دیگر، با این عمل بین هیجان خشم و تبدیل شدن آن به رفتار، وقفه ایجاد میشود و فرد تفکر منطقی خود را باز مییابد.
انسانهای خشمگین ممکن است از خطاهای شناختی رنج برند و موقعیّتها را برضد خود ارزیابی کنند، که در این صورت باید این خطاها شناسایی و اصلاح گردد و تفکری منطقی بر ذهن حاکم شود. این خطاها مواردی همچون تفکر همه یا هیچ، تعمیم مبالغهآمیز، فیلتر ذهنی، بیتوجهی به امر مثبت، نتیجهگیری شتابزده، درشتنمایی،