در این آیه شریفه «برهان پروردگار»، عامل بازدارندگى از گناه معرفی شده است. امام زینالعابدین علیه السلام در تفسیر «برهان پروردگار» میفرماید:
قامَتِ امرَأَةُ العَزیزِ إلَى الصَّنَمِ فَأَلقَت عَلَیهِ ثَوباً، فَقالَ لَها یوسُفُ: ما هذا؟ فَقالَت: أستَحیی مِنَ الصَّنَمِ أن یَرانا. فَقالَ لَها یوسُفُ: أتَستَحیینَ مَن لایَسمَعُ و لایُبصِرُ و لایَفقَهُ و لایَأکُلُ و لایَشرَبُ و لاأستَحیی أ نَا مِمَّن خَلَقَ الإِنسانَ و عَلَّمَهُ فَذلِکَ قَولُهُ عزّ و جل: (لَوْلاَ أَن رَءَا بُرْهَانَ رَبِّهِ).۱
۰.همسر عزیز مصر، به سوى بُت رفت و پارچهاى روى آن انداخت. یوسف از او پرسید: «براى چه این کار را کردى؟». پاسخ داد: «شرم دارم از اینکه این بت ما را ببیند!». در این هنگام، یوسف به وى گفت: «آیا تو شرم میکنى از چیزى که نه میشنود و نه میبیند و نه میفهمد و نه میخورد و نه مینوشد، ولى من شرم نکنم از کسى که بشر را آفریده و او را دانش آموخته است؟!». این است معناى سخن خداوند که میفرماید: ([یوسف نیز] اگر برهان پروردگارش را ندیده بود، آهنگ او میکرد).
آنچه باعث حیاى زلیخا شد، ناظر بودن بت بود؛ هرچند نظارت بُت بر اعمال بشر خیال باطل است و آنچه مایه شرم حضرت یوسف علیه السلام شد، این بود که خداوند، آگاه و ناظر بر اعمال بشر است.
ب ـ ایجاد فضای ایمن
هدف از ایجاد فضای امن، کاهش زمینههاى خطر جنسى است. براى تحقّق خویشتندارى، باید زمینههاى خطر را کاهش داد. این راهبرد، خود، دو بخش دارد: «مدیریّت ارتباط» و «کاهش تحریک».
اصل اوّل: مدیریّت ارتباط
مراد از مدیریّت ارتباط، به کمترین حدّ رساندن ارتباطها و تماسهاى بىدلیل و غیرموجّه