141
مهارت‌های زندگی

هـ ـ محرومیّت از آزادى

برترینِ نعمت‏ها، آزادى روح، و بدترینِ اسارت‏ها، اسارت روح است. پرسش این است که آیا ما باید در اختیار شهوت باشیم یا شهوت در اختیار ما؟ آیا ما باید شهوت را مدیریّت کنیم یا شهوت ما را؟ آیا زمام انسان باید به دست عقل باشد یا به دست شهوت؟

کسى که گوش به فرمان چیزى باشد و از آن اطاعت کند، خود را بنده آن ساخته است.۱ اهل شهوت، برده شهوت اند. برده شهوت اختیارى از خویش ندارد؛ کارى را انجام می‏دهد، چیزى را می‏بیند، صدایى را می‏شنود و سخنى را بر زبان می‏راند که شهوت خواسته است.

گاه ممکن است تن و بدن کسى اسیر باشد، اما روح او آزاد. آزادگان سرافراز میهن اسلامى، هرچند در بند دشمن اسیر بودند، ولی روحشان آزاد بود و به همین جهت، آنان را «آزاده» خواندند؛ اما گاه بدن انسان‏ها آزاد است، ولى روحشان اسیر و بَرده. این اسارت و بردگى، از اسارت جسم بدتر است و بدین دلیل است که می‏گوییم: برده شهوت، ذلیل‏تر از برده جسمانى است؛۲ چراکه آغازش بردگى و پایانش نابودى است.۳ برده شهوت، خویشتن را خوار ساخته است،۴ پس برده هوس نباشیم۵ که بردگى شهوت، اسارتى است بى پایان.۶

خوشا آنان که مالک نفس خویش‏اند، نه برده آن.۷ کسى که بر نفس خویش تسلّط داشته باشد، کارش رونق می‏گیرد.۸ مالکیّت بر نفس، نشانه قدرت انسان است. قدرتمندترینِ مردم کسى است که بتواند بر نفس خود اعمال قدرت۹ و آن را مدیریّت

1.. الکافى، ج۶، ص۴۳۴، ح۲۴.

2.. غرر الحکم و درر الکلم، ص۶۴۶، ح۶۲۹۸ و ص۷۰۹، ح۹۸۳۶.

3.. همان، ص۱۷۵، ح۲۷۴۶.

4.. همان، ص۲۰۴، ح۳۱۸۸.

5.. همان، ص۷۶۵، ح۱۰۴۲۳.

6.. همان، ص۴۶۴، ح۶۳۰۰.

7.. همان، ص۸۲۰، ح۵۹۵۲.

8.. همان، ص۵۸۴، ح۷۸۷۰.

9.. همان، ص۱۹۵، ح۳۰۳۷.


مهارت‌های زندگی
140

د ـ محرومیّت از بصیرت

بعضى چیزها را با چشم سر باید دید و بعضى را با چشم دل. انسان هم به «بَصَر (چشم)» نیاز دارد و هم به «بصیرت (بینش)». بصر، امور مادى را می‏بیند و بصیرت، امور معنوى را. آنچه دیدن را براى «بصر» ممکن می‏سازد، اشعه‏هاى نور است و آنچه «بصیرت» را ممکن می‏سازد، نور باطن است.

همچنین برخى صداها را با گوش سر باید شنید و برخى را با گوش دل. کسى که اهل شهوت باشد، گوش دل او کر و چشم دل او کور می‏شود۱ و کسى که چنین شود، خود را از لذّت شنیدنى‏ها و دیدنى‏هاى بسیارى ـ که فقط با گوش و چشم دل، قابل شنیدن و دیدن‏اند ـ محروم ساخته است.

همچنین در مسیر سعادت، به تشخیص راه از چاه نیاز فراوانى است. جداسازى درست از نادرست و حق از باطل، عامل سعادت و مشخّص نبودن مرز میان این امور، مایه شکست و ناکامى و بدبختى است. آن نیرویى که توان فرق گذاشتن میان این امور را دارد و انسان را از تشخیص درست بهره‏مند می‏سازد، «تقوا» نام دارد۲ و دشمن تقوا، شهوت است. شهوت و تقوا با هم جمع نمی‏شوند. دلى که خانه شهوت باشد، جایگاه تقوا نیست.۳ زیاده‏خواهى جنسى، نیروى تقوا را نابود می‏سازد۴ و نبودن تقوا، یعنى نبودن قوّهٔ بصیرت، تیزبینى و پیش‏بینى. آیا اینها محرومیّت نیستند؟ آیا این محرومیّت‏ها را باید ناچیز انگاشت؟

چرا جان ما از شنیدن آواى دلنشین ملکوت و روح ما از دیدن ملکوت آسمان و زمین محروم باشد؟! چرا انسان از نیروى بصیرت و تقوا محروم شود؟ آیا شهوت، ارزش این همه محرومیّت را دارد؟! آیا این هزینه براى شهوترانى، سنگین نیست؟! آیا این، معامله‏اى زیانبار نیست؟ عاقل کسى است که بر شهوت خود چیره شود و آخرتش را به دنیا نفروشد.۵

1.. همان، ص۲۷۰، ح۳۸۴۹ و ص۶۶۶، ح ۹۱۶۸ و ص۶۱۱، ح۸۳۵۲.

2.. قرآن کریم یکى از فوائد تقوا را برخورداری از نیروى «فرقان» یا قدرت تمیز میان حق و باطل می‏داند (انفال: ۲۹).

3.. تنبیه الخواطر، ج۲، ص۱۲۲.

4.. غرر الحکم و درر الکلم، ص۷۷۴، ح۱۰۶۰۶.

5.. همان، ص۱۱۰، ح۱۹۸۳.

  • نام منبع :
    مهارت‌های زندگی
    سایر پدیدآورندگان :
    سيد مهدي خطيب
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 93531
صفحه از 391
پرینت  ارسال به