حالتى دارد. کارها بر دو قسماند: کارى که لذت آن تمام میشود و پیامدهاى منفی آن باقى میماند، و کارى که زحمت آن پایان میپذیرد و پاداش آن برجای میماند.۱
لذت مطلوب
لذت مطلوب دو ویژگى عمده دارد که یکى «پایدار بودن» است. لذتى که پایدار نباشد، خیرى در آن نیست۲ و بلکه بالاتر از این، در شهوتى که پایدار نباشد، لذت پایدار (یا واقعى) وجود ندارد.۳ کسى که از شهوات دنیا چشمپوشى میکند، بهشت را براى خود خریده است.۴ پس خوشبختترینِ مردم کسى است که عفّت پیشه کند و لذّتهاى ناپایدار دنیا را برای لذّتهاى پایدار آخرت، ترک گوید.۵
ویژگى دوم، «پیامد سوء نداشتن» است. شهوتى که درد و رنج در پى داشته باشد، خیرى ندارد.۶ چنین شهوتى، هرچند سرآغازش شادى و طرب است، پایان آن، گرفتارى و بدبختى است.۷ کسى که همنشین شهوت باشد، اسیر پیامدهاى تلخ آن است.۸ «شیرینى لذت»، قابل مقایسه با «تلخى و پیامدهاى آن نیست.۹ بنابراین، آیا چنین شهوتى را میتوان لذّتبخش دانست؟
بیشک، لذّتى که آمیخته با درد است، لذّت نیست.۱۰ چگونه میتوان از شهوت، لذّت برد درحالى که دربردارنده انواع آفتهاست۱۱ و به جاى اینکه چیزى به ارمغان آورد، بسیارى از داشتههاى مفید انسان را میسوزاند؟! محروم ساختن انسان از بسیارى