شهوت معناى عامى هم دارد که شهوت مالى و شهوت خوردن و شهوت جنسى را در برمیگیرد.
آنچه در این مهارت بدان پرداخته شده، خودمهارگری و خویشتنداری در حوزه مسائل جنسی و به تعبیر دیگر «خویشتنداری جنسی» است.۱
دو نیروى درون
انسان باید آنچه را به نفع اوست، جذب کرده و چیزهایى را که به زیان او هستند، دفع کند. به همین جهت، در وجود انسان، دو نیرو نهاده شده است: نیروى «جذب» که به وسیله آن انسان قادر است آنچه را به صلاح اوست جذب کند، و نیروى «دفع» که به وسیله آن میتواند هر آنچه را به زیان اوست، دفع سازد. نیروى جاذبه و دافعه، رابط میان انسان و آفرینش است و از شگفتىهاى خلقت شمرده میشود. نیروى جاذبه، همان چیزى است که در فرهنگ دینی از آن با تعبیر «شهوت» یاد میشود، و نیروى دافعه، همان چیزى است که آن را «خشم» مینامیم.
مهم این است که میان نیروى جاذبه و آنچه واقعاً به نفع انسان است و همچنین میان نیروى دافعه و آنچه واقعاً به زیان انسان است، رابطه قهرى و تخلّفناپذیرى وجود ندارد؛ یعنى این گونه نیست که نیروى جاذبه درونى انسان، خود به خود، چیزهایى را جذب کند که واقعاً به مصلحت او هستند یا نیروى دافعه، چیزهایى را دفع کند که واقعاً به زیان او هستند؛ بلکه این دو نیرو، آزادند و ممکن است اشتباه کنند. به بیان دیگر، این دو نیرو هوشمند نیستند که نفع یا زیان واقعى را تشخیص دهند و به تناسب، جذب یا دفع کنند. کارِ شناسایى سود و زیان انسان، به تشخیص فردىِ خود او وابسته است. نیروى جاذبه هر فرد، آنچه را او سودمند تشخیص دهد، جذب میکند و نیروى دافعه وى نیز تنها آنچه را که خود او زیانآور تشخیص دهد، دفع میکند. مهم اینجاست که در تشخیص فردى، امکان اشتباه وجود دارد.