القرآن باشد.۱
محقّقان دیگری از جمله سزگین۲ و مدرّسی طباطبایی۳ نیز بر این نکته تأکید دارند که معانی القرآن منسوب به ابان، در واقع، نام دیگری از همان غریب القرآن اوست. صحّت این احتمال، با شواهدی که در ادامه میآید، مستحکمتر میگردد:
۱. در شرح حال ابان بن تغلب در مصادر اوّلیه همچون فهرستهای نجاشی و شیخ طوسی و ابن ندیم، دو اثر غریب القرآن و معانی القرآن با هم ذکر نشدهاند.
۲. ابن ندیم، کتابی از ابان در اختیار داشته است و با توجّه به محتوای آن ـ که تبیین واژههای دشواریاب قرآن بوده ـ، آن را معانی القرآن نام نهاده است. این مطلب با توجه به مطالب پیشتر گفته شده در باره عامتر بودن «معانی القرآن»ها به گونهای که «غریب القرآن»ها را هم در خود جای میدهد، دور از ذهن نیست.
۳. ابان بن تغلب به احتمال بسیار، نام مشخصی بر کتاب خود ننهاده بوده است؛ چرا که نجاشی و شیخ طوسی نیز بر نام کتاب ابان، اتفاق نظر ندارند. نجاشی آن را تفسیر غریب القرآن۴ و شیخ آن را کتاب الغریب فی القرآن۵ معرفی میکنند.
۴. مشابه این مطلب در مورد نام کتاب ابو عبیده معمر بن مثنی (م۲۰۹ق) مطرح است. به وی کتابهای غریب القرآن، معانی القرآن و مجاز القرآن را نسبت دادهاند؛ امّا امروز مجاز القرآن دو جلدی در اختیار ما قرار دارد. برای پژوهشگران تاریخ علوم قرآنی، این سؤال مطرح است که آیا ابو عبیده، سه کتاب در باره مسائل قرآنی داشته است و یا همه این عناوین، از آنِ یک کتاب است. آقای سزگین بر این باور است که عناوین سهگانه و یا چهارگانه منسوب به او ـ با احتساب اعراب القرآن که برخی مصادر ذکر کردهاند ـ عناوین گونهگون یک کتاب است. ایشان دلایل استواری بر این نظر خود اقامه کردهاند.۶ مشابه
1.. سیر نگارشهای علوم قرآنی، ص۲۲.
2.. تاریخ التراث العربی، جلد اوّل، جزء اوّل و دوم (فی علم اللغة)، ص۳۸ (ص۲۴ از کتاب آلمانی).
3.. میراث مکتوب شیعه از سه قرن نخستین، ص۱۵۴.
4.. رجال النجاشی، ص۱۱، ش ۷.
5.. الفهرست، طوسی، ص۱۷، ش ۵۱.
6.. سیر نگارشهای علوم قرآنی، ص۲۹. مساعد بن سلیمان نیز بر همین نظر است (ر.ک: التفسیر اللغوی للقرآن الکریم، ص۳۳۵).