عینیتبخشی به معانی واژگان، کمک شایانی به فهم واژه و ترکیب میکند. برای مثال، شیخ طوسی، غریب القرآن ابان بن تغلب را برخوردار از شواهد شعری دانسته است.۱
پیشینه غریبنگاری
بررسی وضعیت غریبنگاری از لحاظ سیر تطوّر آن، بحثی دقیق است که به اشراف نسبی بر حوزههای مختلفی از علوم قرآن و تاریخ تفسیر نیاز دارد. این مبحث، با بهرهگیری از شواهد موجود، خلاصهوار به بیان تاریخچه این شیوه از تلاشها و تألیفات میپردازد.
۱. نخستین تلاشها
اندیشیدن مسلمانان در ابعاد مختلف قرآن، زمینه نگارشهای گونهگونی را پدید آورد. اگر بحث و گفتگو در واژهها و کلمات دشواریاب را از علوم قرآنی بدانیم و مجموعههایی با عنوان «غریب القرآن» و «لغات القرآن» را در این رده وارد کنیم، پیشینه آثار علوم قرآنی، بسی کهن خواهد بود.۲
در قرون آغازین به دلیل استمرار توجّه ویژه به ادبیات ـ که سابقهای طولانی از پیش از اسلام داشت ـ، تفاسیر ادبی، رونق و شکوفایی بسیاری یافت.
بنا بر آنچه در فهرست آثار آمده، بسیاری از لغتشناسان، مفسّران و محدّثان به تصنیف در «غریب القرآن» دست زدهاند؛ امّا خسارت و افسوس بیاندازه برای گنجینه علمی اسلامی آن است که از میان دهها مورد شناخته شده، تنها تعداد بسیار اندکی به ما رسیدهاند و اگر تلاش متأخرّان در جهت حفظ و احیای آثار برجای مانده نبود، همین آثار هم از بین میرفتند و در منظومه فرهنگیِ ما خبری از آنها نبود.
صحابه پیامبر صلی الله علیه و اله که قرآن در میانشان نازل شده بود، با غرابت چندانی در معانی واژگان آن و دشواری در فهم مراد آیاتش روبهرو نمیشدند؛ چه این که زبان وحی، زبانی بوده است که بدان سخن میگفتهاند و این زبان گفتاری، از سلامتْ برخوردار و ذوق و سلیقهشان در این باره زلال بوده است.