[ معراج در كلام حسام الدين لاهيجى]
در هر صورت عبارت اين است : من رسالة التوضيحات لحسام الدين اللاهيجى : معراج حقّ است ، جمهور بر آن اند كه به جسد بود ، طايفه اى برآن اند كه به روح بود . واضح آن است كه حضرت را دو نوبت عروج شده ؛ يكى به روح پيش از بعثت ، و ديگرى به جسد بعد از بعثت ، و عروج اوليا به روح است نه به جسد .
و علاّمه در شرح حكمت اشراق اين مرتبه را به افلاطون نسبت داده كه در خلوت ، او را روى نموده و در مقام ديگر از فيثاغورس نقل مى كند كه او را عروج واقع شده و الحان موسيقيّه را از اصطكاكات افلاك و حركت وضعيّه كواكب استنباط نموده .
و صاحب اشراقات در تلويحات بعد از آن كه اين معنى را از افلاطون نقل نموده ، از معلم او حكايت مى كند و بعد از آن مى فرمايد كه :
قهر كس صعود به جانب عالم اعلى كرد و ديگران هم كردند و ايشان صاحب معراج اند و انسان را تا اين مرتبه رو ندهد حكيم نيست .
و شيخ محيى الدين در فتوحات ، اين شهود را به خود نسبت داده مى گويد كه : «با واجب تعالى متكلّم گشتم» و سؤال و جواب در آن كتاب مذكور است . صوفيّه مى گويند كه : عروج به عالم بالا لازم نيست و جهت تقرّب به او عروج است .
نيز در آن جنگ اين بيت هست :
كمال اسماعيل رحمه الله تعالى
عيسى ز مَقدم تو به ايام مژده داداز يمن اين سخن نفسش جان به مرده داد