[ مظلوميت آل الرسول عليهم السلام ]
در ص ۲۵۶ از نسخه مطبوعه جلد دوم مناقب ۱ در احوال حضرت على بن الحسين زين العابدين عليه السلام گفته :
روايت كرده اند كه اين كلمات از آن حضرت است :
نحن بنو المصطفى ذوو غصصيجرّعها في الأنام كاظمنا
عظيمة في الأنام محنتناأوّلنا مبتلى و آخرنا
يفرح هذا الورى بعِيدهمو نحن أعيادنا مآتمنا
والناس في الأمن والسرورومايأمن طول الزمان خائفنا
و ما خصصنا به من الشّرفالطائل بين الأنام آفتنا
يحكم فينا و الحكم فيه لناجاحدنا حقّنا و غاصبنا
علامه مجلسى قدس سره در ص ۲۶ از جلد يازدهم بحار ۲ در باب مكارم اخلاق آن حضرت نيز كلمات ( ابيات ) فوق را از كتاب مناقب چنان كه نقل كرديم نقل كرده است .
و از اين جا معلوم مى شود كه در نسبت آنها به حضرت باقر عليه السلام اشتباه كرده در آن جا .
عالم جليل أبو جعفر محمد بن امير الحاج الحسينى در شرح شافيه ص ۳۲ گفته : «للنّجم الزّاهر محمد الباقر عليه السلام » ، آن گاه كلمات ( ابيات ) گذشته در فوق را نقل كرده است ، و در كتب تراجم و شرح حال كه از آن جمله يتيمة الدهر ثعالبى است در شرح حال نزار ملقب به عزيز نقل كرده اند كه : يكى از پسران عزيز در روز عيد وفات يافت ، و عزيز در آن باب اين چند بيت را گفت :
نحن بنوالمصطفى ذوو محنيجرّعها في الحيوة كاظمنا
عجيبة في الأنام محنتناأوّلنا مبتلى و آخرنا
يفرح هذا الورى بعيدهمطرّا و أعيادنا ۳ مآتمنا ۴
شيخ بهايى قدس سره در اوايل جلد دوم از كشكول گفته : لبعض آل الرسول ـ صلوات اللّه عليهم ـ نص عبارت يتيمه در جزء اول ( ص ۲۵۴ ) اين است :
و أنشدني أبو حفص عمر بن علي الفقيه لأبي منصور نزار بن معد أبي تميم و قد وافق بعض الأعياد وفاة ابنه و عقد المأتم :
نحن بنو المصطفى ذوو محن
يجرّعها في الحياة كاظمنا
قديمة في الزّمان محنتناأوّلنا مبتلى و آخرنا
يفرح هذا الورى بعيدهمو نحن أعيادنا مآتمنا
النّاس في الأمن و السرور و لا
يأمن طول الحياة خائفنا ۵
شارح گويد : معلوم مى شود كه ابيات از حضرت سجّاد ـ سلام اللّه عليه ـ است ؛ چنان كه در مناقب و بحار صريحا به آن حضرت نسبت دادند و كلام شيخ نيز در كشكول ، مأثور بودن آنها را مى رساند ؛ براى اين كه « صلوات اللّه عليهم » را معلوم نيست مثل شيخ در غير ائمه عليهم السلام اطلاق كند و شايد علّت نقل نكردن شيخ قدس سرهآن دو بيت ديگر را اين باشد كه آن مرحوم بعضى از مطالب را كه در كشكول درج مى كرده ، آنچه محفوظش بوده ديگر به مآخذ و مدارك آنها مراجعه نمى كرده است و ابيات مذكوره هم كذلك [ از اين ]قبيل باشند .
و اين معنى را علاوه بر اين كه از ملاحظه برخى از مندرجات كشكول به دست مى آيد از بعضى از اساتيد خود كه غايت مهارت به تراجم علما و استخراج اين قبيل مطالب از مطاوى كلمات ايشان داشت ، به عنوان تصريح به آن شنيدم و هر كه بعضى مطالب مندرجه در كشكول را كه مختصر و قابل حفظ باشد با مآخذ تطبيق كند اقرب به واقع بودن آن را تصديق خواهد نمود ، و اللّه أعلم .
و تأييد مى كند صدور آنها را از آن حضرت اين كه ابيات مذكوره قافيه ندارد و در حكم كلمات مسجّعى است ، علاوه بر اين كه از ملاحظه بعضى از مضامين آنها از قبيل خوف و ترس طولانى و دائم المحنه بودن و امثال اينها نيز كه چندان ربطى به موت اولاد ندارد ـ شايد كه عزيز آنها را براى وفات فرزند خود بسرايد ـ مى توان اين مدّعا را قبول نمود .
پس عزيز كه يكى از سادات و متولّد در سال ۶ است ، به همان سه بيت از ابيات مذكوره در موقع وفات فرزندش كه در نظرش در روز عيد بوده تمثّل نموده است و ديگران تصوّر كرده اند كه او خودش انشاء نموده است ، و اللّه أعلم بحقيقة الحال .
1. مناقب آل أبي طالب عليهم السلام ، ج ۳ ، ص ۲۹۵ ( چاپ الحيدرية ، نجف ) .
2. بحار الأنوار ، ج ۴۶ ، ص ۹۲ ، ذيل ح ۷۸ .
3. خ . ل : و افراحنا . ( منه ) .
4. اين مطلب را به نقل از يتيمة الدهر ، مرحوم محدث قمى در الكنى و الألقاب (ج ۲ ، ص ۴۵۸) بيان فرموده است .
5. نزديك به مضمون بيت چهارم ، اين دو بيت است كه گفته اند : طبت بيتا و طاب أهلك أهلاأهل بيت النبيّ و الإسلام
يأمن الطير و الوحوش و لايأمن آل النبيّ عند المقام
( در ص ۳۸۵ جلد اول مناقب است از كثيّر شاعر . ( منه ) .
أقول : دو بيت را ابن شهر آشوب در المناقب (ج ۲ ، ص ۵۴) به نقل از كثير عزه ذكر كرده ، و در شرح نهج البلاغه ابن أبي الحديد (ج ۱۵ ، ص ۲۵۶) اين پنج بيت به نقل از عبيد اللّه بن كثير سهمى بيان شده :
لعن اللّه من يسبّ علياًو حسيناً من سوقة و إمام
أ يُسَبّ المطهرون جدوداًو الكرام الآباء و الأعمام
يأمن الطير و الحمام و لايأمن آل الرسول عند المقام
طبت بيتاً و طاب أهلك أهلاًأهل بيت النبيّ و الإسلام
رحمة اللّه و السلام عليهمكلّما قام قائم بسلام
و چه زيبا گفته عنبرى :
و إذا رأى في العالمين مصيبةضربت بآل محمّد أمثالها
بنگريد به : المناقب ج ۲ ص ۵۵ .
6. زمان تولد عزيز در نسخه درج نشده است. وى همان أبو منصور نزار بن معد أبي تميم است كه در يتيمة الدهر ، ثعالبى (ج ۱ ، ص ۲۵۴) شرح حالش مندرج مى باشد. ابن كثير در البداية و النهاية (ج ۱۱ ، ص ۳۶۶) وى را در زمره درگذشتگان سال ۳۸۶ هجرى در سن ۴۲ سالگى برشمرده ، بنا براين تولد وى بايد در سال ۳۴۴ باشد. در الكامل (ج ۹ ، ص ۱۱۶) سن او را ۴۲ سال و هشت ماه و نيم ضبط كرده است.