71
میراث مکتوب رضوی

صراحت از منزلت وی در نزد امام یاد کرده است. امام در این روایت، سعد بن سعد را کسی می‏داند که به او وفادار بوده است، نیز برای وی جزای خیر طلب می‏کند.۱

برقی وی را از اصحاب امام هفتم،۲ و شیخ طوسی و نجاشی وی را از اصحاب امام هشتم و نهم۳ برشمرده‏اند. از جمله خصوصیات غالب روایتگری وی، می‏توان به این نکته اشاره نمود که نقل‏های وی یا به صورت مستقیم از امام رضا علیه السلام است و یا با واسطه راویانی که ایشان بدون واسطه از امام رضا علیه السلام نقل می‏کنند. از این رو محتمل است که کتب وی مشتمل بر مجموعه‏ای از روایات برگرفته از کتب دیگر اصحاب، از امام رضا علیه السلام نیز باشد.

مقایسه میان گزارش شیخ طوسی و گزارش مرحوم نجاشی درباره آثار سعد بن سعد، به روشنی از آگاهی بیشتر نجاشی حکایت دارد. در رجال مرحوم نجاشی، کتب وی به دو صورت مبوب ـ روایت عباد بن سلیمان۴ ـ و غیر مبوب ـ روایت محمّد بن خالد برقی ـ به همراه مسائل وی گزارش شده، و برای هر یک طریقی جداگانه ـ که در اسناد روایی نیز یافت می‏شوند ـ نقل شده است. پاره‏ای قرائن نیز از تکرار برخی روایات کتب مبوب و غیر مبوب در المسائل حکایت دارد. برای نمونه اگر بپذیریم که کاربرد واژه‏هایی مانند «سألت» شاهدی برای قرار گرفتن روایت در المسائل باشد، آنگاه روایتی از کتاب توحید۵ را می‏توان به قرینه سندی ـ که یکی از طرق به کتاب مبوب به شمار می‏آید و از دیگر سو تشابه زیادی به طریق نجاشی به کتاب مبوب دارد

1.. رجال الکشّی، ص ۵۰۳، ح ۹۶۴.

2.. رجال البرقی، ص ۵۱.

3.. رجال الطوسی، ص ۳۵۸ و ۳۷۵؛ رجال النجاشی، ص ۱۷۹.

4.. در کتاب بصائر الدرجات (ص ۱۰۵، ۲۰۹، ۲۲۶، ۲۳۴) طرق دیگری منتهی به عباد بن سلیمان آمده است بررسی این موارد نشان می‏دهد که صفار به هر دو کتاب مبوب و غیر مبوب دسترسی داشته است. با این تفاوت که کتاب مبوب تنها به‌واسطۀ عباد بن سلیمان از سعد نقل می‏کند، در حالی که کتاب غیر مبوب را با دو واسطۀ احمد بن محمّد از محمّد بن خالد ـ‌براساس آنچه در نجاشی آمده ـ نقل کرده است.

5.. التوحید، ص ۴۶، ح ۶. سند روایت چنین است: حدّثنا محمّد بن الحسن بن أحمد بن الولید رضی الله عنه، قال: حدّثنا محمّد بن الحسن الصفّار، عن عباد بن سلیمان، عن سعد بن‏ سعد.


میراث مکتوب رضوی
70

۱۹. محمّد بن أحمد بن يحيى، عن أحمد بن حمزة القمّي، عن زكريا بن آدم، قالَ: «قال أبو الحسن علیه السلام: إنّي أنهاكَ عن ذَبيحَةِ كُلِّ مَن كانَ عَلى خِلافِ الَّذي أنتَ عَلَيهِ و أصحابُكَ إلّا في‏ وَقتِ‏ الضَّرورَةِ إلَيهِ‏».۱

۲۰. عَن زكريا بن آدم، قالَ: دَخَلتُ عَلى أبي الحَسَنِ الرِّضا علیه السلام فَقالَ: يا زَكَريّا بنَ آدَمَ، شيعَةُ عَليٍّ رُفِعَ عَنهُم القَلَمُ. قُلتُ: جُعِلتُ فِداكَ، فَمَا العِلَّةُ في ذَلِكَ؟ قالَ: لِأنَّهُم أُخِّروا في دَولَةِ الباطِلِ يَخافونَ عَلى أنفُسِهِم و يَحذَرونَ عَلى إمامِهِم، يا زَكَريَّا بنَ آدَمَ، ما أحَدٌ مِن شيعَةِ عَليٍّ أصبَحَ صَبيحَةً أتى بِسَيِّئَةٍ أوِ ارتَكَبَ ذَنباً إلّا أمسى و قَد نالَهُ غَمٌّ حَطَّ عَنهُ سَيِّئَتَهُ فَكَيفَ يَجري عَلَيهِ القَلَمُ؟۲

۲۱. علي بن إسحاق البصري، قالَ: حدّثنا زَكَريَّا بنُ آدَمَ المُقرِئ و كانَ يَخدُمُ الرِّضا بِخُراسانَ، قالَ: سَمِعتُ الرِّضا عَليَّ بنَ موسَى بنِ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّدِ بنِ عَليِّ بنِ الحُسَينِ بن عَليِّ بنِ أبي طالِبٍ علیهم السلام و قالَ لي يَوماً: يا زَكَريّا! قُلتُ: لَبَّيكَ يا ابنَ رَسولِ اللّهِ، قالَ: قُل على جَميعِ العِلَلِ: «يا مُنزِلَ الشِّفاءِ و مُذهِبَ الدّاءِ، أنزِل عَلى وَجَعيَ الشِّفاء»، فَإنَّكَ تُعافى بِإذنِ اللهِ عزّ و جلّ.۳

۶. سعد بن سعد بن الأحوص

وی از دیگر شخصیت‏های برجسته خاندان اشعری است۴. در اینکه عنوان «الأحوص» نام جد وی می‏باشد ـ چنانکه نجاشی گزارش کرده است ـ۵ و یا آنکه لقب پدر وی می‏باشد ـ چنانکه شیخ گفته ـ۶ تردید وجود دارد. نجاشی و شیخ طوسی با تعبیر «ثقه» از وی یاد می‏کنند،۷ همچنین کشی در روایتی از امام جواد علیه السلام به

1.. همان، ص ۷۰، ح ۲۹۸.

2.. التمحیص، ص ۴۱.

3.. طب‏ الأئمّة علیهم السلام، ص ۳۷.

4.. رجال النجاشی، ص ۱۷۹، ر ۴۷۰؛ رجال الطوسی، ص ۳۵۸، ر ۵۳۰۱؛رجال البرقی، ص‌۵۱.

5.. رجال النجاشی، همان.

6.. رجال الطوسی، همان؛ الفهرست، ص ۲۱۶.

7.. رجال النجاشی، طوسی، همان.

  • نام منبع :
    میراث مکتوب رضوی
    سایر پدیدآورندگان :
    سیدمصطفی مطهری و رضا یاری نیا
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 8396
صفحه از 212
پرینت  ارسال به