119
میراث مکتوب رضوی

شخصیت اشعری نپرداخته است. شیخ طوسی نیز فقط به روایت وی از امام رضا علیه السلام اشاره کرده است و وی را دارای نگاشته‏ای با عنوان «المسائل» از آن امام می‏داند. اما نجاشی به روایت وی از امام رضا و امام جواد علیهما السلام اشاره می‏کند و برای او تنها از کتابی بدون عنوان یاد می‏کند که جماعتی از اصحاب آن را نقل کرده‏اند. به جز یک روایت از کتاب الخرائج و الجرائح۱ که از امام نهم علیه السلام است، در کتب اربعه و وسائل الشیعة روایتی از امام نهم به نقل از وی وجود ندارد.

بررسی مجموعه روایات وی چنین می‏نماید که وی تنها دو روایت از امام رضا علیه السلام بدون واسطه دارد که در الکافی۲ و تهذیب الأحکام۳ آمده است. اما مجموع روایات با واسطه وی از امام غالباً از طریق پدرش سهل بن یسع۴ و زکریا بن آدم۵ نقل شده که عموماً با تعبیر «سَألتُ أبا الحَسَن» همراه است. در موارد زیادی مراد از این عنوان یعنی ابا الحسن، عنوانی مشترک میان امام هفتم و هشتم علیهما السلام می‏باشد. چنانکه نجاشی، پدر وی، سهل بن یسع را از راویان امام کاظم و امام رضا علیهما السلام می‏داند و کتابی را ـ برخلاف شیخ که تنها از وی در رجال نامی به میان آورده و او را از اصحاب امام کاظم علیه السلام دانسته است ـ به وی نسبت می‏دهد. البته طریق نجاشی به سهل بن الیسع و فرزندش تشابه فراوانی دارد، خصوصاً آنکه محمّد بن سهل در طریق به کتاب پدرش نیز قرار دارد.۶ تنها در دو روایتْ محمّد بن سهل از امام رضا علیه السلام بدون واسطه روایت کرده است که در هر دو احمد بن محمّد از محمّد بن سهل روایت کرده است و

1.. الخرائج و الجرائح، ج ۲، ص ۶۶۸.

2.. الکافی، ج ۶، ص ۳۳۳، ح ۴.

3.. تهذیب الأحکام، ج ۳، ص ۲۷۷، ح ۸۱۲.

4.. همان، ج ۲، ص ۱۹۳و ج ۳، ص ۴۷ و ج ۶، ص ۱۸۹ و ج ۹، ص ۱۳۶.

5.. رجوع شود به روایات مدخل زکریا بن آدم.

6.. طریق به محمّد بن سهل؛ أخبرنا علی بن أحمد، قال: حدّثنا محمّد بن الحسن قال: حدّثنا سعد و الحمیری و محمّد بن یحیى و أحمد بن إدریس عن أحمد بن محمّد بن‏عیسى، عن أبیه، عن محمّد بن سهل بكتابه‏ (رجال النجاشی، ص ۳۶۷). طریق به سهل بن الیسع؛ أخبرنا عدّة من أصحابنا، عن أحمد بن محمّد بن یحیى العطَار، قال: حدّثنا الحمیری قال: حدّثنا أحمد بن محمّد بن عیسى قال: حدّثنا محمّد بن سهل عن أبیه بكتابه (همان، ص‌۱۶۸).


میراث مکتوب رضوی
118

و أحَلَّ اللهُ تَبارَكَ و تَعالى لُحومَ البَقَرِ و الغَنَمِ و الإبِلِ؛ لِكَثرَتِها و إمكانِ وُجودِها، و تَحليلِ بَقَرِ الوَحشِ و غَيرِها مِن أصنافِ ما يُؤكَلُ مِنَ الوَحشِ المُحَلَّلَةِ؛ لِأنَّ غِذاءَها غَيرُ مَكروهٍ و لا مُحَرَّمٍ و لا هيَ مُضِرَّةٌ بَعضُها بِبَعضٍ و لا مُضِرَّةٌ بالإنسِ، و لا في خِلقَتِها تَشويهٌ. و كُرِهَ كُلُّ لُحومِ البِغالِ و الحَميرِ الأهليَّةِ؛ لِحاجَةِ النّاسِ إلى ظُهورِها و استِعمالِها و الخَوفِ مِن قِلَّتِها، لا لِقَذَرِ خِلقَتِها و لا لِقَذَرِ غِذائِها.

و حُرَّمَ النَّظَرُ إلى شُعورِ النِّساءِ المَحجوباتِ بِالأزواجِ و إلى غَيرِهِنَّ مِنَ النِّساءِ؛ لِما فِيهِ مِن تَهييجِ الرِّجالِ، و ما يَدعو التَّهييجُ إلَيهِ مِنَ الفَسادِ و الدُّخولِ فيما لا يَحِلُّ و لا يَجمُلُ،‏ و كَذَلِكَ ما أشبَهَ الشُّعورَ، إلّا الَّذي قالَ اللهُ تَعالى:‏ (‏وَ ٱلْقَوَاعِدُ مِنَ ٱلنِّسَاءِ ٱلَّٰتِى لَا يَرْجُونَ نِكَاحًا فَلَيْسَ عَلَيْهِنَّ جُنَاحٌ أَن يَضَعْنَ ثِيَابَهُنَّ غَيْرَ مُتَبَرِّجَٰتٍ بِزِينَةٍ. أي غَيرَ الجِلبابِ فَلا بَأسَ بِالنَّظَرِ إلى شُعورِ مِثلِهِنَّ.

و عِلَّةُ إعطاءِ النِّساءِ نِصفَ ما يُعطى الرِّجالُ مِنَ الميراثِ؛ لِأنَّ المَرأةَ إذا تَزَوَّجَت أخَذَتَ و الرَّجُلُ يُعطي، فَلِذَلِكَ وُفِّرَ عَلى الرِّجالِ. و عِلَّةُ أُخرى في إعطاءِ الذَّكَرِ مِثلَي ما يُعطى الأُنثى، لِأنَّ الأُنثى في عِيالِ الذَّكَرِ إن احتَاجَت، و عَلَيهِ أن يَعولَها و عَلَيهِ نَفَقَتُها، و لَيسَ عَلى المَرأةِ أن تَعولَ الرَّجُلَ و لا تُؤخَذُ بِنَفَقَتِهِ إن احتاجَ، فَوَفَّرَ اللهُ تَعالى عَلى الرِّجالِ لِذَلِكَ، و ذَلِكَ قَولُ اللهِ عزّ و جلّ: (ٱلرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى ٱلنِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ ٱللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ وَبِمَا أَنفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ‏. و عِلَّةُ المَرأةِ أنَّها لا تَرِثُ مِنَ العَقارِ شَيئاً إلّا قيمَةَ الطُّوبِ و النِّقضِ؛ لِأنَّ العَقارَ لا يُمكنُ تَغييرُهُ و قَلبُهُ، و المَرأةُ يَجوزُ أن يَنقَطِعَ ما بَينَها و بَينَهُ مِنَ العِصمَةِ و يَجوزُ تَغييرُها و تَبديلُها، و لَيسَ الوَلَدُ و الوالِدُ كَذَلِكَ؛ لِأنَّهُ لا يُمكِنُ التَّفَصّي مِنهُما، و المَرأةُ يُمكِنُ الاستِبدالُ بِها، فَما يَجوزُ أن يَجي‏ءَ و يَذهَبَ كانَ ميراثُهُ فيما يَجوزُ تَبديلُهُ و تَغييرُهُ إذا أشبَهَهُ، و كانَ الثابِتُ المُقيمُ عَلى حالِهِ كَمَن كانَ مِثلُهُ في الثَّباتِ و القيامِ‏».۱

۱۳. محمّد بن سهل بن الیسع الأشعری

نجاشی نسب کامل او را ذکر کرده، اما همانند شیخ طوسی به توثیق و تضعیف این

1.. عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج ۲، ص ۸۸، ح ۱.

  • نام منبع :
    میراث مکتوب رضوی
    سایر پدیدآورندگان :
    سیدمصطفی مطهری و رضا یاری نیا
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 8481
صفحه از 212
پرینت  ارسال به