109
میراث مکتوب رضوی

طریق توقف را در پیش گیرد.

شیخ طوسی وی را از اصحاب امام رضا علیه السلام برشمرده است؛۱ چنانکه بنا به گزارش شیخ صدوق وی مدتی را در خراسان نزد امام رضا علیه السلام به سر می‏برده و در گفتگوی امام علیه السلام با مأمون نیز حضور داشته است.۲

نجاشی در انتساب المسائل وی به امام رضا علیه السلام تعبیر «مسائل عَنهُ معروفه» را به کار برده است. این احتمال وجود دارد که منظور نجاشی از واژه «معروفه» مسائلی باشد که محمّد بن سنان از امام رضا علیه السلام در علل احکام پرسیده است؛۳ چرا که وی روایات فراوانی از امام به صورت پرسش نقل کرده است، اما تنها یک مجموعه از آن، «معروفه» خوانده شده است که در کتبی مانند علل الشرایع و عیون أخبارالرضا علیه السلام آمده است. اما در مقابل، شیخ از اثر وی با تعبیر «له کتب» یاد می‏کند.

در خصوص انتساب مسائل به وی می‏توان به دو نکته اشاره کرد:

نخست آنکه در غالب گزارش‌های وی کلماتی چون «سألته، سألت، قلت، کتبت» به‌کار رفته است، و این حاکی از آن است که بیشتر روایت‌های او به گونه مسائل بوده است.

دوم: گزارش مرحوم شیخ صدوق از المسائل در دو کتاب علل الشرایع و عیون أخبارالرضا علیه السلام آمده است که طولانی‌ترین متن مربوط به المسائل را شامل می‏شود. در این دو کتاب پرسش‏های محمّد بن سنان از امام رضا علیه السلام درباره علل احکام نقل شده است، با این تفاوت که در کتاب عیون أخبارالرضا علیه السلام به صورت یکپارچه گزارش شده، اما در علل الشرایع بیش از سی پرسشِ تقطیع شده آمده است. شیخ صدوق در ابتدای روایت عیون أخبارالرضا علیه السلام تمامی سه طریق خود را به متن یکپارچه «المسائل»، یک جا آورده و به یکدیگر عطف کرده است،۴ اما در علل‏الشرایع تنها

1.. رجال الطوسی، ص ۳۶۴، ر ۵۳۹۴.

2.. علل الشرائع، ج ۱، ص ۲۴۰.

3.. همان.

4.. عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج ۲، ص ۸۸، ح ۱.


میراث مکتوب رضوی
108

كانوا يَأكُلونَ و يَشرَبونَ و يَمشونَ في الأسواقِ، و كُلُّ جِسمٍ مَغذُوٌّ بِهَذا، إلّا الخالِقَ الرّازِقَ؛ لِأنَّهُ جَسَّمَ الأجسامَ و هوَ لَم يُجَسَّم، و لَم يَجُز ابتِناؤُهُ و لَم يَتَزايَد و لَم يَتَناقَص، مُبَرَّأً مِن ذاتِهِ ما رُكِّبَ في ذاتِ مَن جَسِّمَهُ، الواحِدُ الأحَدُ الصَّمَدُ الَّذي لَم يَلِد و لَم يُولَد و لَم يَكُن لَهُ كُفواً أحَدٌ، مُنشِئُ الأشياءِ، مُجَسِّمُ الأجسامِ، و هوَ السَّميعُ العَليمُ، اللَّطيفُ الخَبيرُ، الرَّؤُوفُ الرَّحيمُ، تَباركَ و تَعالى عَمّا يَقولُ الظّالِمونَ عُلُوّاً كَبيراً، لَو كانَ كَما وَصَفَ لَم يُعرَفِ الرَّبُّ مِنَ المَربوبِ، و لَا الخالِقُ مِنَ المَخلوقِ، و لا المُنشِئُ مِنَ المُنشَأِ، و لَكِنَّهُ فَرقٌ بَينَهُ و بَينَ مَن جَسَّمَهُ، و شَيَّأَ الأشياءَ إذ كانَ لا يُشبِهُهُ شَي‏ءٌ يُرى، و لا يُشبِهُ شَيئاً».۱

۱۲. عن الفتح بن يزيد الجرجاني، قالَ: «كَتبتُ إلى الرِّضا علیه السلام في مثله. فَوَرَدَ مِنهُ الجَوابُ: سَألتَ عَمّا أتى جارِيَتَهُ في دُبُرِها و المَرأةُ لُعبَةٌ الرَّجُلِ لا تُؤذى، و هيَ حَرثٌ كَما قالَ اللهُ تَعالى».۲

۱۲. محمّد بن سنان ابوجعفر الزاهری

محمّد بن حسن بن سنان بیشتر با عنوان محمّد بن سنان شناخته می‏شود. گفته شده این شهرت به دلیل بر عهده گرفتن سرپرستی وی توسط جدش بوده است.۳

در خصوص وثاقت و یا عدم وثاقت وی دیدگاه‏های مختلفی وجود دارد. برخی از عالمان رجالی مانند نجاشی، شیخ طوسی و ابن غضائری۴ او را تضعیف کرده‏اند. ابن غضائری با تعبیر «ضعیف غال» از وی یاد کرده است،۵ درحالی که کشی روایاتی را در مدح او نقل می‏کند.۶ نتیجه این موارد سبب شده است تا علامه حلی از اظهار نظر در این مورد خودداری کند و هیچ‌گونه بیانی در مدح یا ذم وی ارائه ننماید۷ و در واقع

1.. كشف‏ الغمّة، ج ۲، ص ۳۸۷.

2.. تفسیر العیّاشی، ج ۱، ص ۱۱۱، ح ۳۳۶.

3.. رجال النجاشی، ص ۳۲۸، رقم ۸۸۸.

4.. همان؛ الفهرست، ص۴۰۶، ر ۶۲۰.

5.. رجال ابن غضائری، ص ۹۲.

6.. رجال الکشّی، ص ۵۰۳، ر ۹۶۳-۹۶۵.

7.. خلاصة الأقوال، ص ۲۵۱، ر ۱۷.

  • نام منبع :
    میراث مکتوب رضوی
    سایر پدیدآورندگان :
    سیدمصطفی مطهری و رضا یاری نیا
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 8417
صفحه از 212
پرینت  ارسال به