طریق توقف را در پیش گیرد.
شیخ طوسی وی را از اصحاب امام رضا علیه السلام برشمرده است؛۱ چنانکه بنا به گزارش شیخ صدوق وی مدتی را در خراسان نزد امام رضا علیه السلام به سر میبرده و در گفتگوی امام علیه السلام با مأمون نیز حضور داشته است.۲
نجاشی در انتساب المسائل وی به امام رضا علیه السلام تعبیر «مسائل عَنهُ معروفه» را به کار برده است. این احتمال وجود دارد که منظور نجاشی از واژه «معروفه» مسائلی باشد که محمّد بن سنان از امام رضا علیه السلام در علل احکام پرسیده است؛۳ چرا که وی روایات فراوانی از امام به صورت پرسش نقل کرده است، اما تنها یک مجموعه از آن، «معروفه» خوانده شده است که در کتبی مانند علل الشرایع و عیون أخبارالرضا علیه السلام آمده است. اما در مقابل، شیخ از اثر وی با تعبیر «له کتب» یاد میکند.
در خصوص انتساب مسائل به وی میتوان به دو نکته اشاره کرد:
نخست آنکه در غالب گزارشهای وی کلماتی چون «سألته، سألت، قلت، کتبت» بهکار رفته است، و این حاکی از آن است که بیشتر روایتهای او به گونه مسائل بوده است.
دوم: گزارش مرحوم شیخ صدوق از المسائل در دو کتاب علل الشرایع و عیون أخبارالرضا علیه السلام آمده است که طولانیترین متن مربوط به المسائل را شامل میشود. در این دو کتاب پرسشهای محمّد بن سنان از امام رضا علیه السلام درباره علل احکام نقل شده است، با این تفاوت که در کتاب عیون أخبارالرضا علیه السلام به صورت یکپارچه گزارش شده، اما در علل الشرایع بیش از سی پرسشِ تقطیع شده آمده است. شیخ صدوق در ابتدای روایت عیون أخبارالرضا علیه السلام تمامی سه طریق خود را به متن یکپارچه «المسائل»، یک جا آورده و به یکدیگر عطف کرده است،۴ اما در عللالشرایع تنها