65
نقدی بر گفتمان شر ق‌شناسی

پیرس۱ و روح نسیب شرقی نوشته جان وادی۲ را نام برد.۳ در زمینه نثر نیز می‌توان از نمونه‌هایی چون الشعر و الشعراء نوشته ابن‌قتیبه و ترجمه گودفروا دومومبین،۴ طوق الحمامة تألیف ابن‌حزم و ترجمه لئون بیرشیه۵ و هزار و یک شب ترجمه آنتوان گالان۶ و ژوزف چارل ماردرو۷ یاد کرد.۸

در موضوع جغرافیا کتاب‌های عربی زیادی به فرانسه ترجمه نشده‌اند؛ اما همان مقدار ترجمه‌شده بیانگر توجه فرانسویان به این حیطه و آگاهی آنان است.‌ دخویه۹ جغرافیای ادبیات عرب را بررسی کرد و نتیجه تحقیقاتش را در کتاب جغرافیای انسانی جهان اسلام تا پایان قرن یازدهم مکتوب کرد. گاستون ویت۱۰ نیز مؤلفات ابن‌رسته، یعقوبی و ابن‌حوقل را ترجمه کرد. مستشرقان دیگری نیز آثاری در این دایره ایجاد کردند که برخی از آن‌ها عبارت‌اند از: هنری ماسه۱۱ ترجمه کتاب ابن‌فقیه همدانی؛ سوفاجیه ترجمه سفرنامه سلیمان تاجر و عجایب هند؛ کانار۱۲ ترجمه سفرنامه ابن‌فضلان؛ گودفروا دومونبین ترجمه سفرنامه ابن‌بطوطه.

مستشرقان به تاریخ مناطق اسلامی و شرقی نیز توجه داشته‌اند. اهتمام مستشرقان فرانسوی به تحقیق درباره تاریخ، جغرافیا، آثار و ترکیب ساکنان شمال آفریقا بوده است. آندره ژولین۱۳ کتاب تاریخ شمال آفریقا را نوشت؛ اما کتاب او

1.. Henry Peres

2.. John Vadet

3.. Claud Cahen et Charles Bellat, « les etudes arabs et islamiques », p. ۹۷.

4.. Maurice Gaudefroy-Demombynes

5.. Leon Barcher

6.. Antoine Galland

7.. Joseph Charles Mardrus

8.. Claude Cahen et Charles Bellat, « les etudes arabs et islamiques », in Journal Asiatique, p. ۹۸.

9.. Michael Jan de Goeje

10.. Henri Massé

11.. Jean Sauvaget

12.. Marius Canard

13.. Charles-André Julien


نقدی بر گفتمان شر ق‌شناسی
64

مرجعی مهم و ضروری برای تحقیقات تاریخی و لغوی مستشرقان است و در بیان اصطلاحات تخصصی عربی نظیر ندارد.۱

مستشرقان فرانسوی در نیمه اول قرن بیستم به لهجه‌های عامیانه عربی، به‌خصوص در مغرب، توجه نشان دادند. ویلیام مارسیه۲ این مطالعات را تقویت کرد. او در مطالعات عربی عامیانه، به‌ویژه در لهجه‌های مغربی، الجزایری و تونسی تخصص داشت و در سال ۱۹۲۵م کتاب متون عربی تکرونه۳ را نوشت. پس از او نیز مستشرقان دیگری در این زمینه فعالیت کردند دیگرانی نیز به لهجه‌های عامیانه شرق سرزمین‌های عربی، مانند سوریه، لبنان، فلسطین و قاهره توجه کردند.۴ فرانسویان به دلیل دشواری زبان عربی فصیح به لهجه‌های عامیانه روی آوردند؛ اما این رویکرد در حقیقت دلیلی استعماری داشت و به دنبال ایجاد تفرقه و از بین بردن وحدت زبانی در میان عرب بود.

در تحقیقات فرانسوی درباره ادبیات عرب به‌دشواری می‌توان تحقیقات ادبی، دینی، فلسفی و حقوقی را از هم تشخیص داد؛ زیرا مطالعات مشخص و قابل‌تمییزی، به زبان فرانسه، درباره ادبیات عرب وجود ندارد. مستشرقان قرآن و اشعار دوران جاهلی را ترجمه کرده‌اند، اما از ادبیات عربی جدید غافل شده‌اند و آثار اندکی در این زمینه تألیف کرده‌اند؛ برای نمونه می‌توان به کتاب ناتمام تاریخ ادبیات عرب، از ابتدا تا پایان قرن پانزدهم میلادی تألیف بلاشر اشاره کرد.۵ از آثار مستشرقان در زمینه شعر می‌توان شعر اندلسی به زبان عربی فصیح نوشته هنری

1.. Claud Cahen et Charles Bellat, « les etudes arabs et islamiques », p. ۹۴.

2.. William Marçais

3.. Textes arabes de Takroûna

4.. Claud Cahen et Charles Bellat, « les etudes arabs et islamiques », p. ۹۶.

5.. بلاشر سه جلد از این اثر را تألیف كرد كه از ابتدا تا سال ۷۲۴ میلادی را شامل می‌شد؛ اما مرگ اجازه نداد كه كتابش را به سرانجام برساند.

  • نام منبع :
    نقدی بر گفتمان شر ق‌شناسی
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1397
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 601
صفحه از 143
پرینت  ارسال به