میشود. انگیزههای استشراق در یکدیگر تداخل دارند و نمیتوان آنها را از یکدیگر جدا کرد؛ اما با توجه به تعدد اهداف و گستردگی مباحث استشراق و برای بیان آسانتر موضوع، آن را به مراحل مختلف تقسیم کردیم.
در این فصل استشراق علمی را بررسی خواهیم کرد؛ اما به این معنا نیست که تحقیقات علمی استشراقی از اغراض دینی و سیاسی بهدور باشد. با توجه به رویکردمان در بررسی استشراق و ارتباط آن با مطالعات اسلامی، در تحلیل استشراق علمی فقط به مطالعات عربی و اسلامی اکتفا میکنیم. در این فصل فعالیتهای علمی پدیده استشراق را از پایان حمله فرانسه به مصر تا زمان حاضر بررسی خواهیم کرد؛ اما با توجه به گستردگی زمانی و مکانی این بحث، ناگزیریم به مطالعات عربی و اسلامی انجامشده اکتفا کنیم.
برای روشن شدن بحث لازم است تاریخچه بحث روشن شود؛ بنابراین، مباحث این فصل، از مطالعات عربی پیش از ظهور اسلام آغاز میشود. در ادامه نیز فعالیتهای آن بعد از ظهور اسلام، انتشار تمدن عربی اسلامی و سیطره آن بر فرهنگ دنیا و افول این تمدن و جایگزینی تمدن غربی مطرح میشود.
از روشنترین مطالب درباره نقش مستشرقان در تدوین تاریخ جاهلی، بیان منابع و ریشهیابی آن است. این پژوهشها با تکیه بر بهترین روشهای علمی، مانند مقابله و تطبیق، نقد روایات، استفاده از منابع عربی و غیرعربی و کشف آثار ناشناخته در یمن و جزیرة العرب شکل گرفتهاند. این کار مستشرقان ستودنی است؛ زیرا فقط با انگیزه علمی انجام گرفته و اغراض دیگری نداشته است. مستشرقان بسیاری برای این کار به مناطق عربی سفر کردند.
در عصر جدید، اولین راهنمای غربی که سرزمینهای عرب را گشت و آنها را به نحو جامع توصیف کرد گردشگری دانمارکی به نام کارستن نیبور۱ بوده است.