57
نقدی بر گفتمان شر ق‌شناسی

اینکه کلیسای رستاخیز، در امپراتوری ترک‌ها، با آزادی به کار خود ادامه می‌دهد، در حالی که اگر هر یک از مذاهب دیگر مسیحیت حاکم این شهر می‌شدند برخورداری از این آزادی امکان نداشت.۱ لامارتین علاوه بر تأیید تسامح اسلامی در رویارویی با پیروان دیگر ادیان، موضع سخت‌گیرانه اسلام در برابر الحاد و ملحدان را نیز به‌شدت تأیید می‌کند و این دو جنبه را نقطه اشتراک مسیحیت و اسلام می‌داند؛ مسیحیت نیز به نوبه خود از الحاد و ملحدان بیزار است و آن‌ها را جنایتی علیه انسانیت می‌داند.۲ وی به‌درستی می‌گوید: «تعصب از رفتار اخلاقی شرق دور و به رفتار اخلاقی غرب نزدیک‌تر است».۳

لامارتین به‌روشنی در نوشته‌هایش از ضرورت دخالت اروپا در شرق و به سرانجام رساندن قضیه‌ای که «مسئله شرقی» نامیده می‌شود، سخن می‌گوید. همچنین شرایط مساعد برای تحقق برنامه استعماری اروپا، به‌ویژه ضعف و انحطاط امپراتوری عثمانی و نارضایتی عرب از استبداد حاکمان عثمانی را به تفصیل مطرح می‌كند. او تصریح می‌کند که جای خالی‌ای که در شرق است باید پر شود؛ این نظریه تا امروز دست‌مایه غرب برای استعمار شرق است. او معتقد است تا زمانی که انگلیس سرزمین مصر را در اختیار دارد، فرانسه نیز باید شام را کاملاً در اختیار داشته باشد تا توازن استراتژیک ایجاد شود. لامارتین مرزهای خیالی مستعمرات فرانسه در شرق را در کتاب‌هایش چنین ترسیم می‌کند:

یک جنگجوی اروپایی به کمک پنج یا شش هزار سرباز اروپایی به آسانی می‌تواند بر ابراهیم پاشا چیره شود و وجب‌به‌وجب آسیا، بصره، قاهره و بغداد را به تصرف درآورد. این با کمک مارونی‌های لبنان از یک‌سو و اعتماد بر مسیحیان شرق از سوی دیگر در انجام کارهای اداری

1.. Lamartine, Souvenirs, Impressions, p. ۳۱۸.

2.. Claudine Grossir, L’islam, p. ۱۲۰.

3.. Lamartine, Souvenirs, Impressions, Pensees et Paysages pendant un voyage en orient,p. ۲۹۶;Claudine Grossir, L’islam,, p. ۱۵۶.


نقدی بر گفتمان شر ق‌شناسی
56

مقابل آن نیست. ناپلئون نیز در جریان اشغال مصر چنین افکاری را گسترش می‌داد. وی در یکی از بیانیه‌های خود می‌گوید:

ای دانشمندان و بزرگان، به امت و پیروان خود بگویید کسی که از روی گمراهی و فساد عقل و فکر به دشمنی و خصومت با من برخیزد، پناهگاه و نجات‌دهنده‌ای در این عالم نخواهد داشت. کسی که با تقدیر الاهی مخالفت کند از غضب الاهی نجات نخواهد یافت... به امت خود بگویید که خدا در ازل کشتن دشمنان اسلام و شکستن صلیب‌ها را به دست من سپرده است... و در ازل تقدیر کرده است که من از غرب به سرزمین مصر بیایم تا ظالمان این دیار را هلاک کنم و وظیفه‌ای که بر عهده دارم را به انجام برسانم. هیچ عاقلی شک نمی‌کند که همه این‌ها به تقدیر خدا و اراده و قضای او صورت می‌گیرد.۱

این توصیفات ظالمانه از اسلام هیچ اساسی در معتقدات و مبادی و تعالیم اسلام ندارد، اما مستشرقان آن را ترویج می‌دادند و از آن سوءاستفاده می‌کردند و به مسلمانان القا می‌کردند که حکم استبدادی ظالمان را بپذیرند؛ زیرا قضا و قدر الاهی است و مخالفت با آن جایز نیست. این ادعا در مقابل احکام و آیات قرآنی بسیاری است که انسان را به عمل و مقاومت در برابر ظلم و استبداد دعوت می‌کند و مسلمانان را به جهاد در راه خدا و راضی نبودن به این قواعد ظالمانه فرا می‌خواند.

لامارتین برخلاف این گمراه‌سازی عمدی درباره اسلام که در کتابش مطرح کرده است، در جاهای متعدد دیگری اسلام را دین تسامح و محبت، به‌خصوص در برخورد با دیگر ادیان آسمانی، توصیف کرده است. در این مسئله نظر لامارتین مخالف نظر شاتوبریان است که اسلام را دین تعصب شدید و کراهت از ادیان دیگر می‌دانست. لامارتین شواهد متعددی برای اثبات تسامح اسلامی می‌آورد؛ از جمله

1.. محمد عبدالكریم الوافی، یوسف القرمانلی و الحملة الفرنسیة علی مصر، ص۱۶۷.

  • نام منبع :
    نقدی بر گفتمان شر ق‌شناسی
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1397
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 519
صفحه از 143
پرینت  ارسال به