55
نقدی بر گفتمان شر ق‌شناسی

اما او، برخلاف شاتوبریان، نگاهی قدسی به شرق نداشت و برای سرزمین‌های دیگر شرق، به‌ویژه لبنان، اهمیتی بیش از فلسطین و بیت‌المقدس قائل بود. او در کتاب سفر به شرق۱ تلاش کرده است نقاط مشترک مسیحیت و اسلام را مدّ نظر قرار دهد. به همین دلیل موضوعات اسلامی بیشتری در آثار او دیده می‌شود. او عقاید اسلامی را از توجهات سیاسی اسلام جدا نمی‌داند؛ زیرا تلازم آشکاری بین مبدأ و هدف این دو مسئله در اسلام می‌بیند. این سخن تا حد زیادی درست است؛ زیرا اسلام فی حد ذاته شامل دین و حکومت است، بر خلاف مسیحیت، که میان تسلط دینی و حکومت دنیوی فاصله ایجاد کرده است.

لامارتین، مانند پیشینیانش، به‌خطا عقیده اسلامی را استوار بر توکل و جبر می‌داند و اختیار و فاعلیت انسان در افعالش را در اسلام نفی می‌کند و این مسئله را نقطه تلاقی و انسجام اسلام و مسیحیت می‌داند. او با اتکا به اعتقاد جبر نتیجه می‌گیرد که مسلمانان هرچه را خداوند برای آنان واجب کرده باشد می‌پذیرند، صلح باشد یا جنگ. وی درباره مسلمانان می‌گوید:

عقیده به جبر مسلمانان را به شجاع‌ترین ملت‌های جهان تبدیل کرده است؛ زیرا قرآن به ازای جان‌فشانی در راه معتقداتشان، نعمت‌های ابدی اخروی را به آنان وعده داده است.۲

هدف تأکید لامارتین بر ایمان مسلمانان به قضا و قدر الاهی بیان اشتراک مسیحیت و اسلام نبود، بلکه او با این سخنان اغراضی سیاسی را دنبال می‌کرد. او معتقد بود که ایمان به قضا و قدر باعث می‌شود که مسلمانان دخالت اروپاییان در شئونشان را بپذیرند و آن را امری محتوم از جانب خداوند قلمداد کنند که راهی برای مقاومت در

1.. Voyage en Orient

2.. Lamartine, Souvenirs, Impressions, Pensees et Paysages pendant un voyage en orient, p. ۱۴۰-۱۴۱.


نقدی بر گفتمان شر ق‌شناسی
54

تمدن‌ساز باشد.۱ بنابراین، تنها مسیحیت شایسته تمجید و توجه است که به انسان ارزش حقیقی می‌بخشد و با بندگی انسان‌ها مخالف است، برخلاف اسلام که به بندگی تصریح کرده است.۲ هنگامی که او از استبداد در شرق و عوامل زمینه‌ساز آن سخن می‌گوید، از درستی و راستی دور می‌شود و با حجت‌های واهی سبب استبداد و طغیان را به قرآن برمی‌گرداند؛ زیرا قرآن را از جهتی نص دینی می‌داند و از جهت دیگر الگویی برای تنظیم حیات اجتماعی. او معتقد است قرآن جلوی طغیان را نمی‌گیرد و به بر پا داشتن آزادی برنمی‌انگیزاند.۳ اما این حکم ظالمانه او را نه‌تنها هیچ نصی تأیید و هیچ شاهد تاریخی کمک نمی‌کند، بلکه با مطالعه قرآن روشن می‌شود که مبدأ اساسی آن، جلو‌گیری از استبداد و دوستی با آزادی است.

شاتوبریان در کتابش خود را، بعد از ناپلئون، نجات‌بخش ملت‌های شرقی می‌داند. او هرچند سپاه و تجهیزات لازم را برای رهایی‌بخشی در اختیار ندارد، از هدف خویش دست برنمی‌دارد و هم‌وطنان خود را به شرق و دخالت در امور شرقیان دعوت می‌کند.

در واقع این هدفی است که همه گردشگران و مستشرقان در قرن‌های هجدهم و نوزدهم در پی آن بوده‌اند. هدف از بیان این مسائل روشن شدن تلاش‌های علمی استشراقی برای اشغال شرق و بازگرداندن سلطه اروپا بر شرق است. همچنین از این راه می‌توانیم به نقش سیاسی و استعماری استشراق پی ببریم.

برای اینکه جنبه دیگری از فعالیت‌های استشراقی را بشناسیم و نیز آثار انقلاب فرانسه، به طور کلی، و حمله فرانسه به مصر، به طور خاص، را بررسی کنیم، آلفونس دو لامارتین۴ را محور بحث قرار می‌دهیم.

ذهن لامارتین نیز مانند بقیه گردشگران فرانسوی به مسائل دینی مشغول بود؛

1.. Chateaubriand, Itineraire de paris a Jerusalem, p. ۱۰۰۷.

2.. Ibid, p. ۹۰۹.

3.. Ibid, p. ۹۰۸.

4.. Alphonse Marie Louis de Prat de Lamartine

  • نام منبع :
    نقدی بر گفتمان شر ق‌شناسی
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1397
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 592
صفحه از 143
پرینت  ارسال به