انقسام سیاسی موجود در جهان اسلام دلیل روشنی بر دخالت خدا در تاریخ و انتخاب مسیحیت است. در حال حاضر سهچهارم جهان اسلام در دسترس مبشران و فعالیتهای تبشیری آنان است و بیش از یک میلیون و صد و چهل هزار مسلمان در هند، جاوه، چین، مصر، تونس و الجزایر وجود دارند که تبشیر مسیحی بهراحتی میتواند به آنان دست یابد.۱
شاید روشنترین نمونه ارتباط فعالیتهای تبشیری با استعمار، گزارشی از همایش استعماری آلمانی باشد که یکی از مجلات تبشیری پروتستانی در شهر بازل سوئیس منتشر کرده است. در این همایش ابتدا درباره امور صنعتی و اقتصادی بحث شد و جمعبندی این همایش نیز لزوم پیوند مقاصد سیاسی و اقتصادی با اعمال اخلاقی و دینی در سیاست استعمار آلمانی بود. بر اساس توصیههای ارائه شده در این مجمع، رشد ثروت استعمار متوقف بر اهمیت کسانی است که به مستعمرات میروند و مهمترین وسیله و شرط جوهری حصول این امنیت، حتی از جهت اقتصادی، وارد کردن دین مسیحی در سرزمینهای مستعمره است.۲
به دلیل اهمیت سیاسی و دینی جزیرةالعرب، گروههای تبشیری در آنجا متمرکز شدند. در سال ۱۸۸۹ زویمر «گروه عربی امریکایی» را تأسیس کرد. هدف اصلی این گروه مسیحی کردن اهالی جزیره بود؛ زیرا عربستان موطن و مهد اعراب و دین اسلام به حساب میآمد. این گروه کار خود را در بیروت و بصره گسترش داد و بحرین را نیز، که در آن امنیت و استقلال بیشتری برای کار خود میدید، میدان فعالیت خود قرار داد.۳ سپس در عدن و مسقط نیز مستقر شد و به این ترتیب در