علمی بزرگی از تألیفات عربی نادر در موضوعات علمی گوناگون دست یافتند و آنها را در کتابخانههایشان جمع کردند و مشغول بحث و تحلیل درباره آنها شدند. بنابراین، معارف بسیاری از سکونت، عادات و رسوم، اقتصاد، راههای تجارت و زمینههای قوت و ضعف شرق را گرد آوردند. این آگاهییابی غرب از شرق متوقف نشد، بهویژه پس از سقوط قسطنطنیه و ظهور دولت عثمانی، غرب متوجه جنگ با ترکان شد. غرب از طریق تجارت بازرگانان و مسافرت بزرگ مارکوپولو به چین از ثروت ملتهای شرق و تمدن آنها آگاه شد و قصد کرد بر این سرزمینها و بر سیاست و اقتصاد آنان استیلا یابد؛ اما این امکان نداشت مگر اینکه ابتدا تحقیقات مفصلی انجام شود. این کار را کسی جز مبشران و مستشرقان نمیتوانست بر عهده بگیرد. بنابراین، حکومتهای غربی، مستشرقان و مبشران را برای اغراض استعماری به کار گرفتند. آنان برای شناسایی اقوام و زندگی و زمینههای مختلف شرقیان، با کاروانهای تجاری به شرق مسافرت میکردند و به صورت منظم نامههایی به وزارت مستعمرات آن سرزمین میفرستادند تا نتایج استخراج شود. بدین ترتیب استشراق در این مرحله برای خدمت به اغراض سیاسی جهت مهیاسازی استعمار آفریقا و تمام شرق تسخیر شد.
به دلیل گستردگی و فراوانی فعالیتهای مستشرقان نمیتوانیم همه آنها را بررسی کنیم؛ اما برای اینکه به اهداف سیاسی این گروه دست یابیم، نمونههایی از این فعالیتها را میآوریم. این بحث به سه مطلب تقسیم میشود:
الف) آثار مسافرت مستشرقان به کمک کنسولگریهای غربی برای استعمار شرق؛
ب) آثار حرکت تبشیری در این زمینه؛
ج) آثار حمله فرانسه، که یکی از نتایج سیاسی استشراق است، بر تحقیقات استشراقی.