125
نقدی بر گفتمان شر ق‌شناسی

۱. در تمدن یونانی تحولات فرهنگی تابع معیارهای انسانی است. بیکر این اصل را اصل حقیقی و تاریخی تمدن اسلامی دانسته و آنچه را که اصول عربی بر آن تکیه دارد، نادیده گرفته است؛ این فرض از اساس باطل است.

۲. تمدن اسلامی از دو عامل موازی نامتناقض تشکیل شده است: حقیقت مادی و حقیقت معنوی. بیکر معتقد است اسلام با ضمیمه این دو عامل به یکدیگر تمدنی معنوی و مادی را برپا کرد؛ اما پس از فروپاشی حکومت اسلامی پیروان این دین به حقایق معنوی روی آوردند که در نهایت به تصوف منجر شد.

۳. به‌کارگیری روش بررسی تاریخی درباره ادیان روشن می‌کند که اسلام پدیده‌ای فرهنگی و جزئی جدانشدنی از تمدن‌های پیشین است؛ این فرض نیز کاملاً باطل است.

۴. فهم هر دین و آگاهی از اصول آن جز با رجوع به آموزه‌های اصلی و جهان‌بینی آن دین میسر نیست. بیکر این فرض را در تمدن اسلامی به کار می‌‌برد و به نتیجه مغایری می‌رسد. او هر نوع اصالتی را از اسلام سلب می‌کند، به اصول عربی آن بی‌توجه است و تأثیرات روحی و معنوی آن بر دیگران را روشن نمی‌کند، بلکه تمدن اسلامی را نتیجه تمدن شرقی مسیحیت و بازتاب تمدن غربی یونان می‌داند؛ نتیجه‌ای که به‌روشنی با نتایج علمی صحیح مغایرت دارد.

روش بیکر، یعنی توجه به کلیات و کنار گذاشتن مسائل دقیق و بررسی جزئیات، او را به نتایجی رساند که با اصالت و بزرگی تمدن اسلامی سازگار نیست. او تمدن اسلامی را بر اساس مستندات دینی اسلام تفسیر نکرد و در نتیجه به این اشتباه فاحش علمی رسید که اسلام فرقه‌ای از فرقه‌های مسیحیت است.۱

1.. Waardenburg, L’islam dans le memoir de l’occident, p. ۲۹۷.


نقدی بر گفتمان شر ق‌شناسی
124

ترجیح می‌داد؛ هرچند معتقد بود دولت باید گروه‌های تبشیری را یاری کند تا مانع انتشار اسلام در کشورهای مستعمره شوند.۱

روش بیکر در مطالعات اسلامی جداسازی دو مفهوم «تاریخ ادیان»، برای بررسی دین اسلام و‌آموزه‌های آن، و «تاریخ تمدن»، برای تحقیق درباره تمدن اسلامی و تحولاتش، بود.۲ وی مطالعات اسلامی را با به کارگیری روش تک‌نگاری۳ و با رویکرد تاریخ تمدنی به مطالعات اسلامی پی گرفت و به نتایجی رسید که با عقیده ما سازگاری ندارند. از مهم‌ترین نتایج او اعتقاد به این مسئله است که تمدن اسلامی بر تمدن یونانی بنا شده است و ارزش‌ها و آموزه‌های آن تا زمانی که به رنگ اروپایی درنیاید ماندگار نخواهد بود.۴

بیکر در مطالعات اسلامی به مسائل دقیق و بررسی جزئیات و تفاصیل توجه ندارد. او با این روش در بحث‌های عمومی تمدنی موفق بوده و توانسته است قوانین عمومی‌، که اساس حرکت تاریخ معنوی یک ملت یا یک تمدن بوده است، را کشف کند.۵ مطالعات بیکر کلیات خوبی ارائه می‌دهد، اما در جزئیات خام است. او هر یک از وقایع تاریخی اسلام را جداگانه بررسی کرده است تا آن‌ها را با پیوند اسلام به تمدن‌های پیش از خود، به‌ویژه مسیحیت و هلنیسم، سازگار کند؛ درحالی که فهم این حوادث باید در کنار سیر فرهنگی اسلام مورد توجه قرار گیرد.

شیوه بیکر در مطالعات اسلامی مستند به چهار فرض است:

1.. Becker, «IS» ۱۱, Ibid, p. ۲۲۴-۵.

2.. Becker, «IS» ۱۱, Ibid, ۳۳۲.

3.. تک‌نگاشت یا مونوگراف نوشته‌ای است که در آن نویسنده‌ای واحد به‌تفصیل تقریباً همه جزئیات یک موضوع را بررسی كرده باشد.

4.. برای برخی دیگر از نتایج اشتباهی كه بیكر با روش تک‌نگاری به آنها رسیده است، نک: ساسی سالم الحاج، نقد الخطاب الاستشراقی، ص۱۹۴.

5.. Waardenburg, L’islam dans le memoir de l’occident, p. ۱۲۹.

  • نام منبع :
    نقدی بر گفتمان شر ق‌شناسی
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1397
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 485
صفحه از 143
پرینت  ارسال به