135
نقدی بر گفتمان شر ق‌شناسی

درک اسلام و فهم حقیقت تصوف اسلامی سعی می‌کرد قرآن را مانند مسلمانان بفهمد، مانند فقرا بر روی خاک می‌نشست، لباس خشن می‌پوشید و خود را به ریاضت کشیدن ملزم می‌کرد. مطالعات او درباره تصوف او را به این نتیجه رساند که تصوف دربردارنده همه ارزش‌های ضروری اسلام است؛ از این رو، صوفیان را قدّیسان اسلام می‌نامید.

ماسینیون برای دست‌یابی به معنای اسلام از روش‌های مختلفی بهره برد. اسلام، به معنای خاص، زندگی دینی و معنوی مسلمانان است؛ اما به معنای عام، شامل واقعیت‌های سکولاری است که با دین در ارتباط‌اند. درک اسلام جز با پی بردن به اصالت آن ممکن نیست و ماسینیون این اصالت را در تحول درونی دین اسلام می‌دانست. در مجموع می‌توان گفت او، برخلاف دیگر مستشرقان مانند گلدزیهر، هُرگرونیه، بیکر و مک‌دونالد، در تفسیر دین اسلام از روش تاریخی و روش تأثیرپذیری استفاده نکرد. مهم‌ترین نتیجه علمی ماسینیون اثبات اصالت تصوف اسلامی و عاری بودن آن از تأثیر عوامل بیگانه بود؛ نتیجه‌ای که نه‌تنها کسی تا آن زمان به آن قائل نبود،‌ بلکه افرادی نظیر نیکلسون، خلاف این نظر، معتقد بودند که اصول تصوف به تأثیرات یونان، ایران و هند بازمی‌گردد.

آنچه گذشت بررسی روش پنج تن از مستشرقان بزرگ بود. ضمن بررسی روش هر مستشرق سعی کردیم، علاوه بر زندگی، گرایشات و امکانات، به صورت جداگانه به عوامل ذاتی، دینی و سیاسی هر کدام نیز توجه کنیم. هدف از این بررسی، ارائه تصویری روشن از روش‌هایی است که مستشرقان برای مطالعه اسلام و تمدن اسلامی به کار برده‌اند. بحث دست‌یابی به روشی بی‌طرف و مبتنی بر واقع برای مطالعه اسلام، اندیشه‌ها و آموزه‌ها و بیان تمدن اسلامی از ابتدای قرن نوزدهم مطرح بوده است.

با بررسی پنج روش متفاوتی که این مستشرقان برای مطالعه اسلام به کار بردند،


نقدی بر گفتمان شر ق‌شناسی
134

اصطلاحات اصلی را از اصطلاحات مستعار تشخیص داد. برای درک تحولات تصوف، علاوه بر بررسی ظاهری مصطلاحات، باید به معانی درونی آن‌ها نیز راهی یافت.۱ او تشخیص اصطلاحات اصیل از مستعار را دشوار می‌دانست و آن‌ها را به سه نوع ارجاع می‌داد: ۱. استعاره حرفی؛ ۲. استعاره قیاسی و ۳. اختلاف بین ایده‌های اصلی، که بر اساس هر کدام می‌توان اصل تصوف برگرفته از آن نوع را مشخص کرد. او با تطبیق این معیار به این نتیجه رسید که تصوف اسلامی از قرآن و سنت مشتق شده است و امکان ندارد آن را به اصول بیگانه نوافلاطونی، ادیان باستانی هند یا ایران یا یهودیت و مسیحیت مستند کرد.۲

ماسینیون از تصوف به سیاست و توجه به اوضاع جهان اسلام معاصر خویش کشیده شد؛ با این حال مطالعات وی بر متون دین اسلام و وقایع تاریخی، اجتماعی و معنوی اسلامی، به‌خصوص تصوف، متمرکز بود. او در تفسیر متون اسلامی، در بحث از اصل تصوف، شعور دینی برگرفته از متن مقدس (معنای تأویلی) را عمیق‌ترین معنای یک متن می‌دانست۳ و معتقد بود نباید به معنای ظاهری متون دینی اکتفا کرد. وی همچنین عامل اجتماعی در تاریخ دینی را نیز بررسی كرد؛ با این روش محقق می‌تواند اهداف اصلی یک دین را بفهمد و تا حدودی از آموزه‌ها و فلسفه آن آگاه شود.

ماسینیون معتقد بود که مطالعه یک پدیده دینی جز با شناخت از درون آن پدیده ممکن نمی‌شود. او این نقش، یعنی بازسازی درون‌نگر،۴ یا شناخت از درون در دین اسلام را بر دوش تصوف می‌دانست. او قائل بود که کشف باطنی که صوفی به آن دست می‌یابد فقط از راه مطالعه قرآن و تأمل در آیات آن حاصل می‌شود. او برای

1.. Massignon, Essai sur les originses du lexique technique de la mystique musulmane, p. ۱۳-۱۵.

2.. Massignon, Mystique musulmanne et mystique chretienne au moyen age, p. ۲۹, Waardenburg, L’islam dans le memoir de l’occident, p. ۱۵۴.

3.. Massignon, Passion d’al-Hallaj, Martyere mustique de l’islam, p. ۷۰۴-۷۰۵.

4.. introspective reconstruction

  • نام منبع :
    نقدی بر گفتمان شر ق‌شناسی
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1397
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 585
صفحه از 143
پرینت  ارسال به