۳۶۶.مسند ابن حنبلـ به نقل از ابو هريره ـ: زنى كه [گاه ]نوعى اختلال حواس بر او عارض مى شد ، ۱ نزد پيامبر صلى الله عليه و آله آمد و گفت : اى پيامبر خدا ! دعا كن كه خداوند مرا شفا بخشد.
فرمود : «اگر بخواهى ، دعا مى كنم كه خدا شفايت دهد . اگر هم بخواهى ، مى توانى صبر كنى و حسابى [و تكليفى] بر تو نباشد» .
زن گفت : حاضرم تحمّل كنم و حسابى بر من نباشد .
۳۶۷.صحيح البخارىـ به نقل از عطاء بن ابى رباح ـ: ابن عبّاس به من گفت : آيا زنى از اهل بهشت به تو نشان ندهم؟
گفتم : چرا .
گفت : اين زن سياه .
او نزد پيامبر صلى الله عليه و آله آمد و گفت : من غش مى كنم و [در آن هنگام ، ]برهنه مى شوم . برايم دعا كن.
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود : «اگر مى خواهى ، صبر كن و بهشت برايت خواهد بود ، و اگر مى خواهى ، دعا مى كنم خدا بهبودت بخشد» .
زن گفت : صبر مى كنم ؛ امّا حجابم كنار مى رود . دعا كن كه [هنگام غش كردن ]حجابم كنار نرود . و پيامبر صلى الله عليه و آله برايش دعا كرد.
۳۶۸.بصائر الدرجاتـ به نقل از ابو عوف ـ: خدمت امام صادق عليه السلام رسيدم . مرا مورد لطف قرار داد و فرمود : «مرد نابينايى نزد پيامبر صلى الله عليه و آله آمد و گفت : اى پيامبر خدا ! دعا كن خدا بينايى ام را به من برگرداند . پيامبر صلى الله عليه و آله برايش دعا كرد و خداوند بينايى اش را به او باز گرداند .
نابيناى ديگرى آمد و گفت : اى پيامبر خدا! دعا كن خدا بينايى ام را به من برگرداند . [پيامبر صلى الله عليه و آله ]فرمود : بهشت را دوست تر دارى از ۲ اين كه بينايى ات را به تو باز گرداند ؟
گفت : اى پيامبر خدا ! پاداشش بهشت است؟
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود : خدا بزرگوارتر از آن است كه بنده مؤمنش را به نابينايى مبتلا سازد و سپس بهشت را به او پاداش ندهد».