احساس عبوديت انسان نسبت به آفريدگار خود و طلب قرب و رحمت آن جناب از طريق پرستش اوست . و لذا از اين حقيقت ابتدا با واژه «دعا» و سپس با واژه «عبادت» تعبير مى نمايد .
همچنين همه رواياتى كه «دعا» را مغز عبادت توصيف مى كنند يا عين عبادت مى دانند اشاره به حقيقت مفهوم دعا دارند .
همچنين رواياتى كه دلالت مى كنند بر اين كه فضيلت «دعا» از قرائت قرآن بيشتر است اشاره به اين معنا است كه حال عبوديتى كه براى نيايشگر حقيقى دست مى دهد براى قارى قرآن پديد نمى آيد .
با تأمل در آنچه ذكر شد معلوم مى شود كه مقصود از حقيقت دعا كه در همه عبادات وجود دارد همان احساس عبوديت و نياز مطلق و طلب قرب و رحمت حق به وسيله پرستش اوست ، نه اين كه كلمه «دعا» مرادف با همه عبادات مثل نماز و روزه و امثال آن است تا اين سؤال پيش آيد كه اگر «دعا» به معناى «عبادت» است معناى حديث « الدُّعاءُ مُخُّ العِبادَة ؛ دعا هسته عبادت است» ۱ مى شود «العبادة مخّ العبادة» .
ب ـ اهميت دعا و نقش آن در زندگى
در اهميت دعا همين بس كه روح و مغز عبادت است و به همين دليل سودمندتر از قرائت قرآن بلكه با فضيلت تر از همه عبادات از آن ياد شده است .
دعا ، كليد رحمت الهى ، مايه تقرب به خدا ، موجب تأمين خواسته ها ، سلامتى از شيطان و زندگى جان است . ۲