۴ / ۲
على و فاطمه
۱۱۷۴.كفاية الطالبـ به نقل از اَ نَس ـدر خبر تزويج فاطمه عليهاالسلامبا على عليه السلام ـ : سپس [پيامبر خدا] فرمود : «اى على! خداوند به من دستور داد كه فاطمه را به همسرى تو درآورم و من هم ، او را با مهريه چهارصد مثقال نقره ، اگر تو راضى باشى ، به ازدواجت درآوردم» . على عليه السلام گفت : راضى ام ، اى پيامبر خدا .
آن گاه ، على عليه السلام به خاك افتاد و سجده شكر براى خداوند متعال به جاى آورد و گفت : سپاس ، خداوندى را كه مرا ، محبوب بهترينِ خلق ، محمّد پيامبر خدا ، گردانيد.
آنگاه پيامبر خدا فرمود : «خدا به شما دو نفر ، خير و بركت دهد و خوش بختتان كند و از شما دو تن ، نسلِ پاك فراوانى پديدار سازد!».
۱۱۷۵.امام على عليه السلام :پيامبر خدا ، مرا تزويج كرد . سپس نزدم آمد و دستم را گرفت و فرمود : «به نام خدا ، برخيز و بگو : به اميدِ بركت خدا ، و آنچه خواست خداست ، و هيچ نيرويى نيست ، مگر به مدد خدا . به خدا توكّل كردم».
و چون مرا آورد و كنار فاطمه عليهاالسلام نشانيد ، گفت : «بار خدايا! اين دو ، محبوب ترينِ خلق تو نزد من اند . پس [تو نيز] آندو را دوست دار و به نسل ايشان ، بركت عطا فرما و از جانب خود ، بر اين دو نگهبانى بگمار . من ، اين دو و فرزندانشان را از گزند شيطان رانده شده ، در پناه تو درآوردم».
۱۱۷۶.المعجم الكبيرـ به نقل از ابن عبّاس (در بيان ازدواج فاطمه عليهاالسلام) ـ: سپس ، پيامبر صلى الله عليه و آله فاطمه عليهاالسلام را صدا زد و مُشتى آب برگرفت و بر سرِ او و مُشتى هم ميان سينه اش ريخت . سپس ، مقدارى آب به پوست على و فاطمه پاشيد . آن گاه ، فاطمه را در آغوش گرفت و گفت : «بار خدايا ! اين ، از من است و من ، از اويم . بار خدايا! همچنان كه پليدى را از من زدودى و پاكم نمودى ، اين را نيز پاك گردان».
بعد ، ظرف آب ديگرى خواست و على عليه السلام را صدا زد و با او نيز چنين كرد . سپس ، همچنان كه براى فاطمه عليهاالسلام دعا كرده بود ، براى او نيز دعا كرد . آن گاه به آن دو فرمود : «برخيزيد و به خانه خود برويد . خداوند ، شما را با هم بدارد و به زندگى تان بركت دهد و خاطرتان را آسوده بدارد !».
سپس ، برخاست و با دست خود ، در را به روى آنها بست.