در غائله اصحاب جَمَل، ابو موسى ، مردم را از يارى دادن به امام عليه السلام باز مى داشت . لذا امام عليه السلام او را بركنار نمود. ابو موسى در جنگ صِفّين نيز خود را كنار كشيد و به صف كناره گيران از جنگ پيوست ؛ امّا زمانى كه حَكَميت بر امام عليه السلام تحميل شد، ابو موسى نيز [به عنوان حَكَم ]به امام على عليه السلام تحميل گرديد و همه اينها با پافشارى اشعث بن قيس و خزرج و گرفتارى هاى آنان بود. امام عليه السلام مى دانست كه ابوموسى حق را ضايع خواهد كرد. ابو موسى در سال ۴۲ ق، در سن ۶۳ سالگى، مُرد .
ر . ك : رجال الطوسى : ص ۴۲ ش ۲۹۵ ، اُسد الغابة : ج ۳ ص ۳۶۷ ـ ۳۶۸.
اشعث بن قيس و فرزندان او
اشعث بن قيس بن مَعديكَرِب كِنْدى، كنيه اش ابو محمّد و نامش مَعديكَرِب است. وى از بزرگان يمن و از ياران پيامبر صلى الله عليه و آله بود كه بعد از رحلت ايشان ، با مرتد شدن اهل يأمر ، او نيز مرتد شد. ابو بكر ، خواهرش امّ فَروَه را كه يكْ چشم بود ، به همسرى او درآورد و او محمّد را براى اشعث به دنيا آورد .
اشعث ، حاكم آذربايجان بود و امام على عليه السلام او را بركنار كرد. وى در جنگ صِفّين شركت نمود و در پيدايى خوارج ، دست داشت، چنان كه در شعله ور ساختن آتش جنگ نهروان نيز نقش بسيار داشت. او به حدّى درنده خو بود كه امام عليه السلام را تهديد به قتل كرد و امام عليه السلام او را منافق خواند و لعنتش كرد. اشعث در سال چهلم هجرى هلاك شد .
ر . ك : رجال الطوسى : ص ۲۳ ش ۲۲ و ص ۵۷ ش ۴۷۳.
و امّا فرزندان اشعث : روايت شده است كه دو تن از فرزندان اشعث ، از امام صادق عليه السلام اجازه ورود خواستند . امام عليه السلام به آنها اجازه نداد و فرمود: «پيامبر خدا ، عدّه اى را لعنت كرد و اين لعنت در آنان و نسل هايشان تا روز قيامت ، جارى گشت» .
ر . ك : اختيار معرفة الرجال: ص ۴۱۳ ش ۷۷۷.
دختر اشعث بن قيس، جعده ، امام مجتبى عليه السلام را مسموم كرد و فرزندش محمّد ، در ريختن خون امام حسين عليه السلام شريك شد. فرزند ديگرش قيس ، از فرماندهان سپاه عمر بن سعد در كربلا بود. او قطيفه امام حسين عليه السلام را كه از ابريشم بود ، به تاراج بُرد و از آن پس ،